بعضیها میگفتند، علی خالدار نان خالش را میخورد، وگرنه خودش دست و پا چلفتی است، برخی هم نظر خلاف آن را داشتند، میگفتند، چون علی خالدار خوشخلق و حرف نگهدار است، کارش گرفته. گروه سومیها عقیده داشتند خال علی آقا وقتی خوشگلتر میشود که بخندد. از قضا، لبهای قلوهای و قشنگ علی خالدار، اغلب خندان بود و خالش، بیشتر توی چشم میزد. در هر حال شهرت علی خالدار توی محله قنبرآباد پیچیده بود.