روزی، روزگاری در شهر (دری) که اشباح در آن رفت و آمد میکردند، چهار پسر بچه دست به عملی شجاعانه زدند و شانه به شانه یکدیگر پسرک عقب ماندهای را از چنگال مشتی قلدر ضعیفکش نجات دادند. کاری که بی آن که خود بدانند آنان را دگرگون کرد...
رویای سپید (آهنگ آخر دنیا 3) 3 جلدی
یک بیماری ویروسی، ساخته دسته بشر، دامنگیر انسانها میشود. این بیماری کشنده که شباهت بسیاری به آنفولانزا و ذاتالریه دارد، به شکل وحشتناکی انسانها و حتی بعضی از حیوانات را از پا درمیآورد و فقط عده کمی از آن جان سالم به در میبرند. بازماندگان، بر اساس خوابی مشترک که مسیر آینده را نشانشان میدهد، به دنبال انسانهای زنده دیگر، ...
مردی با کت و شلوار مشکی
شاید در آینده کسی دستنوشتههایم را پیدا کند و آنها را بخواند. به عقیده من احتمال آن خیلی زیاد است، چون آدمها تمایل دارند بعد از مرگ همنوع خود از اسرار زندگی و مرگ او سر در بیاورند. بله، از همین رو مطمئنا روزی خاطراتم را خواهند خواند... ولی آیا کسی داستانم را باور خواهد کرد؟!
نه... تقریبا مطمئنم که هیچکس ...
چیزهای ضروری 1 (2 جلدی)
بازشدن یک فروشگاه تازه به نام چیزهای ضروری در یک شهر کوچک به نام کاسل در ایالت مین جوششی در شهر پدیدار میکند. مدیر فروشگاه یک مرد میانسال خوش چهره و آقامنش به نام لیلاند گرانت است که به نظر میرسد همیشه چیزی در فروشگاهش دارد که دقیقا مناسب خواسته یکی از اهالی شهر است. چیزهای متنوع از بلیت مسابقه ...
درخشان (علم غیب)
جک تونس نویسندهای جویای نام است که میخواهد زندگی خانوادگی و شغلیاش را از نو بسازد.
جک که شغل معلمی در مدرسه پیشدانشگاهی ورمونت را بعد از حمله به یک دانشآموز از دست داده است، مشتاقانه سرایداری زمسانی هتل کوهستانی پرت اوورلوک را میپذیرد و امیدوار است که بتواند در آن مکان دورافتاده ارتباط جدیدی با خانوادهاش، همسر و پسرش، برقرار ...
رهایی از شاوشنک
بعضی از پرندهها برای قفس آفریده نشدهاند. بال و پرشان نورانی است و نغمههایشان دلنشین و رهاییبخش. پیامآور آزادیاند، نه اسارت. پس باید رهایشان کنی، وگرنه خود راهی برای رهایی خواهند یافت. در قفس را باز میکنی تا غذایشان دهی، اما پرواز میکنند و میروند و دیگر هرگز دستت به آنها نمیرسد. اینجاست که باطن آزادیخواهت، که خواهان رهایی آن ...