رمان خارجی

رویای سیاه (آهنگ آخر دنیا 1) 3 جلدی

(Stand)

یک بیماری ویروسی، ساخته دسته بشر، دامنگیر انسان‌ها می‌شود. این بیماری کشنده که شباهت بسیاری به آنفولانزا و ذات‌الریه دارد، به شکل وحشتناکی انسان‌ها و حتی بعضی از حیوانات را از پا درمی‌آورد و فقط عده کمی از آن جان سالم به در می‌برند. بازماندگان، بر اساس خوابی مشترک که مسیر آینده را نشان‌شان می‌دهد، به دنبال انسان‌های زنده دیگر، سفر آغاز می‌کنند. مرد تاریکی که تجسم شیطان است و از جهنم پا به زمین گذاشته است، بازماندگان را زیر نظر دارد...

ندا شادنظر
9786001196201
۱۳۹۲
۵۴۲ صفحه
۱۷۸۵ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
استفن کینگ
صفحه نویسنده استفن کینگ
۲۶ رمان استیون ادوین کینگ نویسنده آمریکایی خالق بیش از ۲۰۰ اثر ادبی در گونه‌های وحشت و خیال‌پردازی است.
دیگر رمان‌های استفن کینگ
کوجو
کوجو زندگی برای دونا ترنتون یکنواخت شده بود. هر روز تمام وقتش را با فرزند سه ساله‌اش می‌گذراند. چیزی در آن دهکده کوچک برایش جذاب نبود. تازه دنیا هر روز بخش بیشتری از حضور پسرش را از او می‌گرفت. امسال تد به مهد کودک می‌رفت، بعد هم دبستان و بعد دبیرستان... ناگهان پایش لغزید. چگونه در آن دام فرو رفت، خودش هم ...
رهایی از شاوشنک
رهایی از شاوشنک بعضی از پرنده‌ها برای قفس آفریده نشده‌اند. بال و پرشان نورانی است و نغمه‌هایشان دلنشین و رهایی‌بخش. پیام‌آور آزادی‌اند، نه اسارت. پس باید رهایشان کنی، وگرنه خود راهی برای رهایی خواهند یافت. در قفس را باز می‌کنی تا غذایشان دهی، اما پرواز می‌کنند و می‌روند و دیگر هرگز دستت به آن‌ها نمی‌رسد. اینجاست که باطن آزادی‌خواهت، که خواهان رهایی آن ...
درخشان (علم غیب)
درخشان (علم غیب) جک تونس نویسنده‌ای جویای نام است که می‌خواهد زندگی خانوادگی و شغلی‌اش را از نو بسازد. جک که شغل معلمی در مدرسه پیش‌دانشگاهی ورمونت را بعد از حمله به یک دانش‌آموز از دست داده است، مشتاقانه سرایداری زمسانی هتل کوهستانی پرت اوورلوک را می‌پذیرد و امیدوار است که بتواند در آن مکان دورافتاده ارتباط جدیدی با خانواده‌اش، همسر و پسرش، برقرار ...
داستان‌های پراکنده
داستان‌های پراکنده برنت گلوله‌ها را روی ریل سمت چپ ردیف کرد... کنار ریل به صف شدیم. گلوله‌ها جلو چشم‌های مصمم‌مان می‌درخشیدند. جان اولین کسی بود که صدای قطار را شنید، و وقتی به دستور برنت جلوتر رفتیم متوجه شدم دارم تند و تند زیر لب دعا می‌خواند. دووی کمی دورتر در سمت راست من ایستاد. صدای غرش واگن‌های قطار نزدیک شد، و کمی ...
مشاهده تمام رمان های استفن کینگ
مجموعه‌ها