دوست ندارم اینجا گریه کنم. یاد فال حافظ میافتم و فراقهایی که پشت سر هم ردیف شده بودند. چارهای جز انتخاب ندارم. احساس میکنم همه حکمت این آشنایی، در همین انتخاب است. نگاهت نمیکنم، مبادا محبتی که در عمق چشمهای سبزت هست، قدرت انتخاب را از من بگیرد. دوست دارم فریاد بکشم. کاش کسی اینجا نبود و میتوانستم از ته دل فریاد بکشم.