۲۰ رمان
John Steinbeck III was an American writer. He wrote the Pulitzer Prize-winning novel The Grapes of Wrath, published in 1939 and the novella Of Mice and Men, published in 1937. In all, he wrote twenty-five books, including sixteen novels, six non-fiction books and several collections of short stories.
In 1962 Steinbeck received the Nobel Prize for Literature.
Steinbeck grew up in the Salinas Valley region of California, a culturally diverse place of rich migratory and immigrant history. ...
خوشههای خشم
جان اشتاین بک در سال 1902 در کالیفرنیا متولد شد. پس از تحصیل علوم در دانشگاه استانفورد، مدتی به عنوان کارگر ساده، متصدی داروخانه، میوه چین و غیره به کار پرداخت. نخستین داستان او به نام فنجان زرین، درباره مورگان، دزد دریایی، در سال 1929 انتشار یافت. از جمله سایر نوشتههای وی عبارتاند از خوشههای خشم، که در سال 1939 ...
سبزهزارهای بهشت
ساکنان سبزهزارهای بهشت، مزرعه بتل را مکانی نفرینشده و فرزندانشان آنجا را جنی میدانستند. با آنکه آب سالم و خاک خوب و حاصلخیزی داشت، هیچیک از اهالی دهکده تمایلی به آنجا نشان نمیداد و کسی در خانه آن مزرعه ساکن نمیشد، چون زمین و خانههایی که از آنها نگهداری شده، علاقه کسی را جلب کرده، روی خاکش عرق ریخته شده ...
موشها و آدمها
«دلبستگیهای زمینی «لنی» را به منظور نشان دادن دیوانگی نیاوردهام، بلکه خواستهام خواهشهای نیرومند بشر را نمایانده باشم.» لنی، قهرمان داستان، که همه سادگی و بیگناهی کودکان و نیز نیروی مخرب بیخبرانه آنان را دارد، نمونه بشر است با رویاهای تحملناپذیر و بیان ناشونده وی. اشتاینبک در این کتاب مدافع مردی بینام و نشان و بیچیز است با سری پر ...
موشها و آدمها
جورج و لنی دو کارگر کوچندهاند. یکی زبروزرنگ و حامی خصلت است دیگری بسیار زورمند اما سبک مغز، و در نتیجه خطرناک. این کتاب داستان روابط آنها با هم است در کشاکش با قهر تقدیر شرح رویای زندگی با ثبات و از حرمان تنهایی آزاد آنهاست که با توانایی شیوهای بس دلنشین وصف شده است. داستان این حرمان زمانی پایان ...
جام زرین
«هنری مورگان» نوجوان پانزدهسالهای است ساکن درههای سیاه والز که احساس میکند پانزده سال را بیهوده زندگی نموده و سودای قطب جنوب، دریانوردی و دزداندریایی را در سر دارد. تصمیم میگیرد راهی دریا و جنوب شود اما قبل از سفر به توصیه پدرش نزد «مرلین» پیر، ساحره دیار خود میرود...