او هر شب با 1 جیغ از 1 رویای همیشگی بیدار میشد و خود را در وسط 1 دریای متلاطم که دستخوش طوفانی وحشتناک شده باشد حس میکرد در حالی که 1 زن و مرد سر او را در آبی به مانند یخ فشار میدادند تا او را خفه کنند.
۱۷ رمان
سیدنی شلدون رماننویس معروف آمریکایی بود. شلدون پیش از رویآوردن به رماننویسی، فیلمنامهها و نمایشنامههایی نوشت که او را برنده جایزههایی همچون اسکار بهترین فیلمنامهنویسی و جایزه نمایشنامهنویسی تونی کردند. او در رماننویسی بسیار موفق بود و در مدتی کوتاه تبدیل به یکی از پرفروشترین و معروفترین نویسندگان داستانهای مردمپسند جهان شد.
او افزون بر انتشار بیش از ۳۰ فیلمنامه، ۲۵۰ فیلمنامه تلویزیونی، ۱۰ نمایشنامه و ۱۸ رمان نوشت. آثار شلدون در بیشتر کشورهای دنیا منتشر شده و عنوان نویسندهای را ...
آسمان به زمین میآید
سیدنی شلدون میلیونها نفر را با نمایشنامهها و نمایشهای تلویزیونی خود مجذوب کرده است و به عنوان یکی از محبوبترین داستاننویسان تمام اعصار شناخته میشود. او نویسنده شانزده رمان بسیار پرفروش است، و آخرین اثر او قبل از کتاب حاضر، ((از رویاهایت برایم بگو)) بوده است. شلدون تنها نویسندهای است که یک جایزه اسکار، یک جایزه تونی و یک جایزه ...
رویاهایت را به من بگو
1 شخص او را تعقیب می کرد....
او مطالبی درباره ارواح سرگردان مطالعه کرده بود، اما آنها متعلق به جهانی متفاوت و خشن بودند. او نمیدانست این تعقیبکنندگان چه کسانی هستند که میخواستند او را اذیت کنند.
او سعی میکرد با تمام نیرویش دچار وحشت نشود، اما خوابهایش در شبهای اخیر همراه با کابوسهای غیر قابل تحمل بود، و صبح هر ...
خشم فرشتگان
مایکل مورتی تیتر درشت روزنامهها بود. او داماد آنتونیو گرانلی، رئیس یکی از 5 گروه بزرگ مافیای شرق آمریکا بود. آنتونیو گرانلی دیگر پیر شده بود و گفته میشد که مایکل مورتی به جای پدر خوانده خود خواهد نشست. مورتی در چندین مورد جنایت، از ضرب و شتم گرفته تا قتل دست داشت. اما هیچ یک از دادستانهای ایالتی ...
ترس از تاریکی
روبین استاین مرد ریزنقش و چالاکی بود که قوه تخیل عجیبی داشت و بسیار سریعالانتقال بود. هیچگاه در دادگاههای مختلف حالت یکسانی به خود نمیگرفت. ظاهرسازی جزو ابزار کارش بود و کاملا در این کار مهارت داشت. با غریزهای حیوانی دنبال یافتن نقاط ضعف حریفانش بود. گاهی اوقات تصور میکرد شیری است که به آرامی به طعمهاش نزدیک میشود و ...
هیچچیز جاودانه نیست
اینجا چه خبراست؟! ما سه پزشک روی دست داریم که با هم همخانه هستند و در عین حال در یک بیمارستان کار میکنند. یکی از آنها باعث شده تا این بیمارستان کلا بسته شود. دیگری به خاطر یک میلیون دلار پول، بیمارش را میکشد و سومی هم به قتل رسیده است!...