بانو و مرد مرده (و 2 نمایشنامه دیگر)
آیا تاکنون برای شما اتفاق افتاده است به جایی بروید که آن را اصلاً نمیشناسید اما آدمهایش برای شما آشنا هستند، حتی بیش از آشنا، مثل افراد خانواده خودتان؟... بانو و مرد مرده، در یک فضای رئال جادویی، سرنوشت جامعهای را به تصویر میکشد که برای ما آشناست، اما در عین حال آن را نمیشناسیم. ما در این جامعه زندگی ...
زنی که تابستان گذشته رسید
نمیشد شمردشون، همهشون وحشی بودن، زیر نور ماه لهله میزدن و چشماشون برق میزد، انگار همهشون هار بودن، ما شروع کردیم به دوئیدن، اونا هم دنبال ما میدوئیدن، سیاوش دست منو گرفته بود. من حتی فرصت نمیکردم جیغ بزنم، دیگه به پشت سرم نگاه نمیکردم، چون حالا مطمئن بودم همه سگای ولگرد اون شهر توی اون پارک جنگلی جمع شدن ...
شعبده و طلسم
1 شب دیگر هم بمان سیلویا
ما خوشبخت بودیم. بغل بغل گل نرگس از باغچه کلیسا میچیدیم تا به بقال محل بفروشیم. من به دنیا اومدم، شعر گفتم، تد هیوز رو دیدم، عاشقش شدم و باهاش زندگی کردم، دیگه بیشتر از این چی میخوام؟ یه آدم بیشتر از این چی میخواد؟ خدایا بهت احتیاج دارم، به عشقت، به گرمات، به کلمهت، یه چیزی بگو خدا، یه ...