رمان ایرانی

مینای عشق

در حالی که گریه می‌کرد پیشانی‌اش را به پنجره اتاق چسباند و نامم را صدا زد: (مینا...) آرام دستم را برایش بالا آوردم که گریست. سرش را تکان داد و کف دستش را به شیشه چسباند و حلقه‌ای که برای عقدمان خریده بودیم و در دستش بود را به من نشان داد و بعد با همان نگاه بارانی و لبخندی که پر احساس‌تر از همیشه روی لبانش نشسته بود دستش را روی سمت چپ سینه‌اش قرار داد و زیر لب گفت: (دوستت دارم... مینا.) از نگاه بارانی او بود یا نگرانی که در چشمانش می‌دیدم، اشک از چشمانم جاری شد. شاید واقعا نباید متین را در آن وضعیت تنها می‌گذاشتم.

البرز
9789644426803
۱۳۸۹
۵۰۴ صفحه
۴۰۱۵ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های مرضیه یگانه
عاشقی که جنون را تجربه کرد
عاشقی که جنون را تجربه کرد کاش این‌قدر راحت حرف‌هایت را باور نمی‌کردم، کاش عشق پاک... خدایا یعنی دوستم داشت؟! آخ پرهام... یعنی تمام خاطره‌های عاشقانه‌ای رو که ازت دارم باید تو قلبم محبوس کنم و به هیچ‌کس نگم... که حرف‌هایت را باور کردم و هر روز و هر شب در چشمانت خیره شدم و گفتم: دوستت دارم! کاش این‌قدر راحت حرف‌هایت را باور نمی کردم.
کیش و مات
کیش و مات رویا که در عشق خود شکست خورده‌ است، در پی انتقام از مردها می باشد. در همین حین با پسری به نام مسعود آشنا می‌شود که او را اولین طعمه خود قرار می‌دهد ولی...
مشاهده تمام رمان های مرضیه یگانه
مجموعه‌ها