رمان ایرانی

سگ ولگرد

نزدیک غروب سه کلاغ گرسنه بالای سر پات پرواز می‌کردند، چون بوی پات را از دور شنیده بودند. یکی از آن‌ها با احتیاط آمد نزدیک او نشست، به دقت نگاه کرد، همین که مطمئن شد پات هنوز نمرده است، دوباره پرید. این سه کلاغ برای درآوردن دو چشم میشی پات آمده بودند.

مجید
9789644530579
۱۳۸۶
۱۲۰ صفحه
۳۲۹۸ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
صادق هدایت
صفحه نویسنده صادق هدایت
۴۶ رمان صادق هدایت (متولد: ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ برابر با ۱۷ فوریه ۱۹۰۳ در تهران، مرگ: (خودکشی با گاز) ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ برابر با ۹ آوریل ۱۹۵۱ در آپارتمان اجاره‌ای مکرر، خیابان شامپیونه، پاریس) نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی است. هدایت از پیشگامان داستان‌نویسی نوین ایران و روشنفکری برجسته بود. بسیاری از محققان، رمانِ «بوف کور» او را، مشهورترین و درخشان‌ترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران دانسته‌اند. هرچند شهرت عام هدایت نویسندگی است، اما آثاری از نویسندگانی بزرگ را نظیر ژان پل سارتر، ...
دیگر رمان‌های صادق هدایت
تجلی
تجلی هوا کم کم تاریک می‌شد. هاسمبک لبه کلاه را تا روی ابروهایش پایین کشده، یخه پالتوی ماشی را به خودش چسبانیده بود و با قدم‌های کوتاه ولی چابک به سوی منزل می رفت. اما به قدری فکرش مشغول بود که متوجه اطراف خود نمی‌شد، و حتی سوز سردی را که می‌وزید حس نمی‌کرد. جلو چراغ ابروهای باریک، چشم‌های درشت خیره ...
کاتیا
کاتیا
چنگال
چنگال «پس کی فرار کنیم؟ مگر نگفتی که عباس می‌گوید با یازده تومان و شش قران هم می‌شود یک گاو خرید؟ حالا ما یک لاغرش را می‌خریم. من هم رخت‌شوری می‌کنم، پول خودم را در می‌آورم. ببین هر چه زودتر فرار کنیم بهتره، من می‌ترسم!»
وغ‌وغ ساهاب
وغ‌وغ ساهاب
مشاهده تمام رمان های صادق هدایت
مجموعه‌ها