مجموعه داستان خارجی

3 قطره خون

در تمام این مدت هر چه التماس می‌کردم کاغذ و قلم می‌خواستم به من نمی‌دادند. همیشه پیش خود گمان می‌کردم هر ساعتی که قلم و کاغذ به دستم بیفتد چقدر چیزها که خواهم نوشت... ولی دیروز بدون این که چیزی خواسته باشم کاغذ و قلم را برایم آوردند. چیزی که آنقدر آرزو می‌کردم، چیزی که آنقدر انتظارش را داشتم...! اما چه فایده ـ از دیروز تا حالا هر چه فکر می‌کنم چیزی ندارم که بنویسم. مثل اینست که کسی دست مرا می‌گیرد یا بازویم بی‌حس می‌شود. حالا که دقت می‌کنم ما بین خط‌های درهم و برهمی که روی کاغذ کشیده‌ام تنها چیزی که خوانده می‌شود اینست: ‹‹سه قطره خون››

9789649547749
۱۳۸۴
۲۴ صفحه
۴۵۷۰ مشاهده
۶ نقل قول
نسخه‌های دیگر
صادق هدایت
صفحه نویسنده صادق هدایت
۴۶ رمان صادق هدایت (متولد: ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ برابر با ۱۷ فوریه ۱۹۰۳ در تهران، مرگ: (خودکشی با گاز) ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ برابر با ۹ آوریل ۱۹۵۱ در آپارتمان اجاره‌ای مکرر، خیابان شامپیونه، پاریس) نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی است. هدایت از پیشگامان داستان‌نویسی نوین ایران و روشنفکری برجسته بود. بسیاری از محققان، رمانِ «بوف کور» او را، مشهورترین و درخشان‌ترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران دانسته‌اند. هرچند شهرت عام هدایت نویسندگی است، اما آثاری از نویسندگانی بزرگ را نظیر ژان پل سارتر، ...
دیگر رمان‌های صادق هدایت
گرداب
گرداب همایون با خودش زیر لب می‌گفت: «آیا راست است؟... آیا ممکن است؟ آن‌قدر جوان، آنجا در شاه‌عبدالعظیم ما بین هزاران مرده دیگر، میان خاک سرد نمناک خوابیده... کفن به تنش چسبیده! دیگر نه اول بهار را می‌بیند و نه آخر پاییز را و نه روزهای خفه غمگین مانند امروز را...
کاتیا
کاتیا
وغ‌وغ ساهاب
وغ‌وغ ساهاب
زنی که مردش را گم کرد (گزیده داستان‌های کوتاه صادق هدایت)
زنی که مردش را گم کرد (گزیده داستان‌های کوتاه صادق هدایت) 2 سال می‌گذشت که زرین کلاه زن گل‌ببو شده بود. اولین بار که زرین کلاه گل‌ببو را دید 1 روز انگور چینی بود. زرین‌ کلاه با مهربانو دختر همسایه‌شان و موچول خانم و خوهرانش خورشیدکلاه و بمانی خانم کارشان این بود که هر روز دسته جمعی زن و مرد و دخترها در موستان انگور می‌چیدند و خوشه‌های درخشان را در ...
لاله
لاله
مشاهده تمام رمان های صادق هدایت
مجموعه‌ها