رمان خارجی

زهیر

(Zahir)

زهیر یک رمان است که نام آن از داستان EL Zahir «خورخه لوئیس بورخس» اقتباس شده است. بورخس مفهوم زهیر را متعلق به سنت اسلامی می‌داند و حدس می‌زند در آغاز سدة هجدهم مطرح شده باشد. زهیر به عربی یعنی بیش از حد تابناک، مرئی، حاضر، چیزی که نمی‌توان نادیده‌اش گرفت. چیزی یا کسی که وقتی برای اولین بار با آن ارتباط پیدا می‌کنیم، کم کم فکر ما را اشغال می‌کند، تا جایی که نمی‌توانیم به چیز دیگری فکر کنیم. ماجرای این کتاب با ناپدید شدن همسر یک نویسنده که به عنوان خبرنگار جنگی فعالیت می‌کند، آغاز می‌شود.

آرش حجازی
کاروان
9789648497304
۱۳۸۴
۳۴۸ صفحه
۲۳۰۰ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
پائولو کوئیلو
صفحه نویسنده پائولو کوئیلو
۶۳ رمان او در ۲۴ اوت سال ۱۹۴۷ در ریودوژانیرو برزیل به دنیا آمد. مادر او لیژیا خانه دار و پدرش مهندس بود.او وقتی نوجوان بود، می خواست یک نویسنده شود. پس از گفتن این موضوع به مادرش ، مادرش پاسخ داد "عزیز من، پدرتو یک مهندس است. او یک منطق گراست، انسانی منطقی با چشم اندازی بسیار مشخص از جهان. آیا تو واقعا می دانی اینکه تو یک نویسنده بشوی چه معنایی دارد ؟" پس از تحقیق، کوئلیو به این ...
دیگر رمان‌های پائولو کوئیلو
ساحره پورتوبلو
ساحره پورتوبلو داستان ساحره پرتوبلو، روایت دختری است کولی از خیل مردمانی که زندگی را به طریقی جز آنچه باید برمی‌گزینند و در این مسیر، در زندگی خویش، نزدیکان و حتی همکارانشان تحول می‌آفرینند. آتنا در این روایت، شیفته عشق است، عشقی که در فرهنگش می‌توان در حین تنفر، دوست داشت و در حین بردگی آزاد بود.
الف
الف آه نه. دیگر حوصله مراسم دیگری را ندارم! آیین دیگری برای احضار نیروهای نامرئی در جهان مرئی! چه ربطی دارد به دنیای امروز ما؟ فارغ‌التحصیل‌ها از دانشگاه که بیرون می‌آیند کار گیر نمی‌آورند. مسن‌ها بازنشسته می‌شوند و گرفتار یک لقمه نانند. آدم بزرگ‌ها که از نه صبح تا پنج بعدازظهر جان می‌کنند تا خرج خانواده و تحصیل بجه‌هایشان را بدهند، ...
رازگشایی کیمیاگر
رازگشایی کیمیاگر در این کتاب، آیخلبرگر، روان‌کاو شهیر با سچاوینسکی، روزنامه‌نگار و فیلسوف صاحب‌نام، دربارة ایده‌ها، اندیشه‌ها و احساسات گوناگونی که پائولو کوئیلو در کیمیاگر مطرح می‌کند، گفت و گو می‌کنند. رازگشایی کیمیاگر نقشه‌ای برای سیر در داستان کوئیلو و کلیدی برای گشودن معماهای این کتاب است. نویسندگان این کتاب، در نمادگرایی طنین‌انداز در کیمیاگر، کندوکاو می‌کنند و ادعا می‌کنند کوئیلو در ...
جاسوس
جاسوس در زمان کودکی، پدر و مادرم مجبورم کردند تا پیانو یاد بگیرم، کاری که از آن متنفر بودم. زمانی که از خانواده جدا شدم؛ همه آن‌چه را که آموخته بودم، فراموش کردم به جز یکی: اگر سازت کوک نباشد، نواختن اکثر ملودی‌های زیبای جهان به آهنگی گوش‌خراش تبدیل می‌شوند. زمانی که در وین بودم و خدمت نظام‌وظیفه را انجام می‌دادم، ...
مشاهده تمام رمان های پائولو کوئیلو
مجموعه‌ها