رمان خارجی

کوه پنجم

(The Fifth Mountain)

کوه پنجم داستانی است بسیار زیبا از زندگی الیاس پیامبر، که از کتاب مقدس گرفته شده و توسط پائولو کوئیلو روایت می‌شود. کتاب حاضر شرح سختی‌هایی است که الیاس از ابتدای زندگی با آنها دست و پنجه نرم می‌کند. در حقیقت تلاش نویسنده در این کتاب نشان دادن میزان توانایی و اعتماد به نفس است.

9789648155280
۱۳۸۸
۲۸۲ صفحه
۵۲۶۹ مشاهده
۰ نقل قول
پائولو کوئیلو
صفحه نویسنده پائولو کوئیلو
۶۳ رمان او در ۲۴ اوت سال ۱۹۴۷ در ریودوژانیرو برزیل به دنیا آمد. مادر او لیژیا خانه دار و پدرش مهندس بود.او وقتی نوجوان بود، می خواست یک نویسنده شود. پس از گفتن این موضوع به مادرش ، مادرش پاسخ داد "عزیز من، پدرتو یک مهندس است. او یک منطق گراست، انسانی منطقی با چشم اندازی بسیار مشخص از جهان. آیا تو واقعا می دانی اینکه تو یک نویسنده بشوی چه معنایی دارد ؟" پس از تحقیق، کوئلیو به این ...
دیگر رمان‌های پائولو کوئیلو
شیطان و دوشیزه پریم
شیطان و دوشیزه پریم افراد دهکده‌ای دچار حرص، طمع، ترس و وحشت می‌شوند. مردی از گذشته اسفبارش در رنج است. زنی به دنبال خوشبختی است. در هفته‌ای پرماجرا، افراد دهکده باید مسیر زندگیشان را مشخص کنند. آیا پلیدی را انتخاب می‌کنند یا نیکی را؟ دهکده دورافتاده ویسکوز، مکانی است که این واقعه غیر عادی در آن به وقوع می پیوندد. غریبه‌ای از راه می‌رسد ...
زیارت
زیارت پائولو کوئیلو در کتاب «زیارت» سفر خود را در جاده سانتیاگو در اسپانیا که از قرون وسطی راه زیارتی بوده و شهرتی افسانه‌ای پیدا کرده، شرح می‌دهد. او در این سفر اکتشافی ربع آخر قرن بیستم، با انواع و اقسام راهنماهای اسرارآمیز و دشمنان شیطان صفت مواجه می‌شود و یاد می‌‌گیرد که از طریق سادگی در زندگی، ذات حقیقت را ...
راهنمای دلاور نور
راهنمای دلاور نور این کتاب مجموعه‌ای از قطعاتی فلسفی است که خوانندگان را دعوت می‌کند رویاهای خود را تحقق بخشند، از احتمالات و اتفاقات زندگی با روی خود استقبال کنند و برای دیدن تقدیر منحصر به فرد خود سر را بالا بگیرند. «پائولو کوئیلو» با شیوة تقلیدناپذیر خود به تک تک خوانندگانش در پیدا کردن دلاور نور درون خود کمک می‌کند. راهنمای دلاور ...
چون رودخانه روان
چون رودخانه روان
11 دقیقه
11 دقیقه ... و ناگهان... زن گناهکار شهر، حاضر شد... زنی که می‌دانست مسیح در خانه مرد فریسی در حال غذا خوردن است... بطری مرمرین محتوی معجون را برداشت. پشت سر او ایستاد. کنار پاهایش نشست... پاهایش را با اشک چشمانش شستشو داد... پاهایش را با موی سرش خشک کرد... پاهایش را بوسید... پاهایش را با معجون تقدیس کرد... مرد فریسی که او را ...
مشاهده تمام رمان های پائولو کوئیلو
مجموعه‌ها