رمان ایرانی

شازده احتجاب

شازده احتجاب توی همان صندلی راحتی‌اش فرو رفته بود و پیشانی داغش را روی دو ستون دستش گذاشته بود و سرفه می‌کرد. یک بار کلفتش و یک بار زنش آمدند بالا. فخری در را تا نیمه باز کرد، اما تا خواست کلید برق را بزند صدای پاکوبیدن شازده را شنید و دوید پایین. فخرالنسا هم آمد و باز شازده پا به زمین کوبید.

نیلوفر
9789644481376
۱۳۸۷
۱۲۰ صفحه
۲۳۲۱ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های هوشنگ گل‌شیری
عروسک چینی من
عروسک چینی من هر آدم خواه ناخواه، بار گذشته خود را به دوش می‌کشد و بار رفتگان را.
نقش 79 (مجموعه داستان‌های برگزیده جایزه گل‌شیری)
نقش 79 (مجموعه داستان‌های برگزیده جایزه گل‌شیری)
آینه‌های دردار
آینه‌های دردار آینه‌های دردار به ظاهر سفرنامه‌ای است از سفری به چند کشور اروپایی که در زمان بازگشت و حضور در خانه نویسنده گزارش می‌شود. در این سفر نویسنده در هر شهری گاهی اثری از گذشته‌های دور و گاه از این سال‌ها می‌خواند و با هر داستان به عمق گذشته دور یا نزدیک می‌رود.حضور شاهدی در این جلسات داستان‌خوانی به این داستان‌های ...
جبه‌خانه
جبه‌خانه
مشاهده تمام رمان های هوشنگ گل‌شیری
مجموعه‌ها