۱۶ رمان
محمود در ۴ دی ۱۳۱۰ در شهر اهواز از پدر و مادری دزفولی الاصل به دنیا آمد و شاید همین دلیل سبب شد تا بیشتر خود را دزفولی بداند. در برخی از آثارش چون همسایهها و مدار صفر درجه واژهها و جملاتی به گویش دزفولی به چشم میخورد و نیز شخصیت «نعمت» در داستان «غریبهها و پسرک بومی» از کتابی به همین نام نیز از یکی از ساکنین دزفول بنام نعمت علائی گرفته شده است که حولوحوش سال ۱۳۲۳ در ...
قصه آشنا
«قصه آشنا» مجموعه شش داستان کوتاه است. در این داستانها و سه داستان از کتاب «دیدار»، نویسنده با چیرگی و قدرت قلم جادویی خود اندوه و فقر مردم عادی را درونمایه اصلی اثرش قرار داده است. در این داستانها شیوه واقعگرایی را با شیوه بیان تاثیرات حسی خود به هم آمیخته است و در نتیجه در بیان روابط اجتماعی آدمها ...
مدار صفر درجه 1 (3 جلدی)
باران درمانده به چارسو نگاه کرد. طرف راست، دید که بالههای سیاه گرده دو کوسه، آب را میشکافند و میآیند ـ دید که کوسهها، باله به باله ، تند گشتند ـ رفتند رو به پائین. راند دنبالشان. فریاد زد:«جمعه ـ رزاق ـ» دورتر
ـ طرف قبله ـ آب آشفت. صدای رزاق آمد:«دعواشان شد!» باران چشم بر هم گذاشت. صدای جمعه ...
غریبهها و پسرک بومی
با غرش جرثقیلها و هژده چرخهها از تو رختخواب میپریدیم و تازه آفتابزده بود که میرفتیم و سایه دیوار مینشستیم و نگاه میکردیم که کارگران آبیپوش، با کاسکتهای سفید آهنی که نور خورشید را باز میتافت، تو تلهبستها وول میخوردند. آفتاب که پهن میشد، خنکای صبح را میمکید. حالا دیوار آجری شکریرنگی. رودخانه را از ما بریدهبود و زخم زرد ...
داستان 1 شهر
‹‹داستان یک شهر›› قسمی رمان خاطره است، تصویری زنده از یک دوره تاریخی این سرزمین و از جهتی ادامه رمان ‹‹همسایه ها›› که با خالد در کتاب ‹‹داستان یک شهر›› ایام تبعید قهرمان داستان را بازگو میکند که خود نیز رمانی مستقل است. ...