تقدیر چنین بود
آسمان جامهای نیلگون به تن داشت، نسیم عطرآگین بهاری پرندگان را از بادهی عشق سرمست مینمود و صدای چهچههی آنها حکایت از زیبایی زندگی داشت، و صدای وزش باد میرفت که در هیاهوی آوای پرندگان گم شود. آن روز بهار زیبایی و لطافت دیگری داشت زیرا عاطفه در جشن ساده و کوچکی که به مناسبت ازدواج او با کرامت برپا ...
چشم انتظار
از یاد رفته
شب شیشهای
هنوز چند متری دور نشده که یکباره موتور به مانعی برخورد کرده و با آن سرعتی که دارد واژگون میشود. هر کدام به یک سو پرتاب میشوند. افشین به زحمت از زمین بلند میشود. پیشانی و آرنجش ضربه دیده است. یحیی هم از ناحیه کمر آسیب دیده است، افشین سعی میکند او را از زمین بلند کند اما یحیی دشنامی ...