رمان ایرانی

باغ بی‌آواز

چکاوک
9789646043664
۱۳۸۶
۳۲۰ صفحه
۶۸۸ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های نسرین ثامنی
شب شیشه‌ای
شب شیشه‌ای هنوز چند متری دور نشده که یکباره موتور به مانعی برخورد کرده و با آن سرعتی که دارد واژگون می‌شود. هر کدام به یک سو پرتاب می‌شوند. افشین به زحمت از زمین بلند می‌شود. پیشانی و آرنجش ضربه دیده‌ است. یحیی هم از ناحیه کمر آسیب دیده است، افشین سعی می‌کند او را از زمین بلند کند اما یحیی دشنامی ...
خوشه‌های رنج
خوشه‌های رنج
دل‌سپرده
دل‌سپرده قلبم را به تو هدیه می‌کنم تا در آن بذر عشق و عاطفه بپرورانی و دستم را به تو می‌سپارم تا همراه با نسیم عشق بر زمین تشنه شالیزاران قدم بگذاریم.ای عزیز تر از جانم ،سوگند به آفریدگار جهان که عشق پاک و زلالی که بین تنهایی من و تو پلی برقرار ساخته هرگز از هم گسسته نخواهد شد و ...
تقدیر چنین بود
تقدیر چنین بود آسمان جامه‌ای نیلگون به تن داشت، نسیم عطرآگین بهاری پرندگان را از باده‌ی عشق سرمست می‌نمود و صدای چهچهه‌ی آنها حکایت از زیبایی زندگی داشت، و صدای وزش باد می‌رفت که در هیاهوی آوای پرندگان گم شود. آن روز بهار زیبایی و لطافت دیگری داشت زیرا عاطفه در جشن ساده و کوچکی که به مناسبت ازدواج او با کرامت برپا ...
مشاهده تمام رمان های نسرین ثامنی
مجموعه‌ها