رمان خارجی

فرار کن خرگوش

(Rabbit run)

‹‹ ... هری خرگوش این راه را طی کرده است. مدارج پیشرفت را یکی یکی طی می‌کنید و بعد به اوج می‌رسید و همه هلهله می‌کنند... هم‌چنان رو به اوج دارید، تا عاقبت به دنیای بزرگ‌ترها می‌پیوندید... دنیایی که به دلیلی عجیب و غریب ابری و تیره و تار است. فراموشش نکرده‌اند، بدتر از این، اصلا اسمش را هم نشنیده‌اند. با این حال، هری خرگوش در دوره برو بیایش در سرتاسر ناحیه معروف بود... ›› از متن کتاب

سهیل سمی
ققنوس
9789643117535
۱۳۹۰
۳۹۸ صفحه
۱۲۲۲ مشاهده
۰ نقل قول
جان آپدایک
صفحه نویسنده جان آپدایک
۵ رمان جان هویر آپدایک ‏نویسنده رمان و داستان کوتاه، شاعر، منتقد ادبی و هنری آمریکایی بود. از ۱۹۵۵ همکاری‌اش را با مجله‌ی نیویورکر آغاز کرد و به سرعت در عرصه‌ی نثر و نظم و نقد صاحب‌نام شد. او بیش از همه به خاطر رمان‌های چهارگانه خرگوش‌ها از جمله خرگوش، بدو ، خرگوش برگرد ، خرگوش پولدار است و خرگوش در آرامش به شهرت رسید.
دیگر رمان‌های جان آپدایک
از مزرعه
از مزرعه جویی شخصیت اول رمان به همراه همسر دوم و پسرخوانده‌اش به مزرعه مادری بازمی‌گردد و در خلال سه روز سیر زندگی‌اش را در کنار سه شخصیت دیگر بررسی می‌کند. فضای مزرعه مادری در این مدت عرصه کاوش در روح چهار انسان است، انسان‌هایی در جستجوی آرامش و عشق. اما با وقوع تراژدی، خانواده در برابر افقی تازه قرار می‌گیرد.
سنتائور
سنتائور سنتائور از یک سو بعدی اساطیری دارد و از سوی دیگر، زندگی معاصر طبقه‌ی متوسط آمریکا را به زیبایی تحلیل می‌کند. کمتر رمانی است که رابطه‌ی پدر و پسر در آن تا این حد زیبا و موجز تصویر شده باشد. این رمان روایت‌گر عشق پسری است به پدرش، پدری که همچون شیرون فرزانه با روح ساده و افکار بغرنجش ناخودآگاه ...
3 سفر
3 سفر جان هویر آپدایک استاد داستان‌نویسی، رمان و داستان کوتاه، شعر، نقد ادبی و هنری از جمله نویسندگان آمریکایی‌ست که از سال 1955 همکاری‌اش با مجله نیویورکر آغاز کرد و به سرعت در عرصه نثر و نظم و نقد صاحب‌نام شد. او بیش از همه به خاطر رمان‌های چهارگانه خرگوش‌ها از جمله خرگوش، بدو، خرگوش برگرد، خرگوش پولدار است و خرگوش ...
مزرعه سنگی
مزرعه سنگی جویی در میان انبوه چیزهایی که مادرش جمع‌آوری کرده بود باوری خرافی می‌دید که احساس می‌کرد باید با آن مبارزه کند - این باور که هر چیزی ارزشی دارد. پرندگان روی درخت‌ها، گل‌های آفتابگردان لبه باغچه، کارت‌های ولنتاین که سال‌ها پیش نوه‌ی یکی از آشناهای دورش برایش فرستاده و او هم به طرزی ناشیانه آن‌ها را روی دیوار چسبانده بود...
مشاهده تمام رمان های جان آپدایک
مجموعه‌ها