کامپیوتر روشن بود و بچهها داشتند موسیقی ملایمی گوش میکردند. فوری صدای بلندگو را کم کرد. بعد به من گفت :‹‹ موسیقی مزاحم شما نیست؟›› مرادی گفت:‹‹ شما خانما نمیخواهید توی این سریال بازی کنید؟›› شهلا گفت:‹‹ نقشهای اصلی رو که شما گرفتید.›› شریفی گفت:‹‹ من که نقش عاشق رو دارم، باید یک کسی هم باشه که من عاشقش بشم.››