" او از سایه خودش هم میترسد." این چیزی است که همه درباره کوپر هولمز میگویند. اما هنگامی که خانواده کوپر به خانه جدیدی در اعماق جنگل نقل مکان میکنند، اتفاقات واقعا ترسناکی میافتد. مشکل اینجاست که هیچکس حرفهای گربه ترسیویی مثل کوپر را باور نمیکند. اما کس دیگری آن صداهای واقواق مورمور کننده و ترسناک را در نیمههای شب نشنیده است. هیچکس هم آن سگهای شیطانی را که در هوای مهآلود ناپدید میشوند ندیده است. آیا کوپر میتواند دیگران را به باور این موجودات سگ مانند متقاعد کند، قبل از این که خیلی دیر شود؟ آیا جرات دارید، با مکانی پر از ارواح، مومیاییها، خونآشامها، و دیگر مخلوقات ترسناک روبرو شوید؟ شاید پس از یک بار ملاقات با آنها دیگر هرگز برنگردید! در دایره وحشت بعدی بیایید نامریی شویم. وحشت در انتظار شماست.... بشتابید....