رمان خارجی

تیرهای سقف را بالا بگذارید نجاران سیمور پیشگفتار

(Raise high the roof beam carpenters and seymour an introduction)

اغلب انسان‌ها می‌دانند چطور این شک‌گاه و بی‌گاه را که دنیا اصلا جای زندگی نیست نادیده بگیرند اما افراد خانواده گلس و در راس آن‌ها سیمور نه. سیمور که اولین بار در داستان کوتاه و تکان دهنده ((یک روز خوش برای موز‌ماهی)) قدم به جهان داستان گذارد و پس از گفتگو با دخترکی معصوم در ساحل فلوریدا به اتاقش بازگشت و تیری در سر خود خالی کرد، بار دیگر ظاهر شده است تا شاید دلایل خودکشی اسرارآمیز این شخصیت به اسطوره بدل شده بیش از این در پس پرده نماند.

ققنوس
9789643114206
۱۳۹۰
۲۰۸ صفحه
۲۰۱۸ مشاهده
۰ نقل قول
جروم دیوید سالینجر
صفحه نویسنده جروم دیوید سالینجر
۲۱ رمان جروم دیوید سالینجر نویسنده معاصر آمریکایی بود. رمان های پرطرفدار وی مانند ناتور دشت در نقد جامعهٔ مدرن غرب و خصوصاً آمریکا نوشته شده‌اند. اطلاعات اندکی دربارهٔ زندگی سالینجر منتشر شده است و او با توجه به شخصیت گوشه‌گیر خود همواره تلاش می‌کند دیگران را به حریم زندگی‌اش راه ندهد. او در سال ۱۹۱۹ در منهتن نیویورک از پدری یهودی و مادری مسیحی به دنیا آمده است. در هجده، نوزده‌سالگی چند ماهی را در اروپا گذرانده و در سال ۱۹۳۸ هم‌زمان ...
دیگر رمان‌های جروم دیوید سالینجر
جنگل واژگون
جنگل واژگون آنچه در پی می‌آید، گزیده یادداشت‌های روزانه‌ای‌ست به تاریخ 31 دسامبر 1917. این یادداشت‌ها در شورویوی لانگ آیلند، به قلم دختر‌بچه‌ای به نام کورین فون نوردهوفن نوشته شده است. کورین دختر سارا کیس مونتروس فون نوردهوفن وارث تجهیزات ارتوپدی مونتروس بود که در 1915 خودکشی کرد. پدر کورین، بارون اوتو فون نوردهوفن، هنوز زنده بود، یا دست‌کم زیر نقاب خاکستری تبعید ...
هفته‌ای یه بار آدمو نمی‌کشه
هفته‌ای یه بار آدمو نمی‌کشه مرد جوان ایستاد و ساعت شنی‌اش را سرسری گذاشت روی میز، تنها راه این کار همین بود. بهش گفت: ((قراره ویرجینیا خیلی بیاد دیدنت، عشقی. خیلی هم می‌خواد ببردت سینما.هفته‌ دیگه یکی از فیلم‌های قدیمی دابلیو سی فیلدز رو تو ساتن نشون می‌دن. تو هم که فیلدز رو دوست داری)).
نغمه غمگین و داستان‌های دیگر
نغمه غمگین و داستان‌های دیگر سرگذشت‌نامه لیدا لوییز، که چنان آواز بلوز می‌خواند که نه پیش از او خوانده شده نه پس از او.
جنگل وارونه
جنگل وارونه شعر این کلمات را در خود داشت: نه زمینی بایر، که جنگلی وارونه شاخ و برگ درختان، چسبیده به دل زمین کورین انگار که جانش بسته به یافتن آنی پناهگاهی است، کتاب را زمین گذاشت. هر لحظه ممکن بود تمام آپارتمان تعادلش را از دست بدهد و وارونه شود و از خیابان پنجم به سنترال پارک پرتاب شود. بعد باز جلد کتاب را نگاهی ...
دهانم قشنگ و چشم‌هایم سبز
دهانم قشنگ و چشم‌هایم سبز «خوبه ولی مثل اون اتاقی که قبل از جنگ گرفته بودیم، نیست. مردم خیلی بد شدن. همه‌جا پر از آدم‌های بی‌کلاس و بی‌فرهنگ شده. دیشب، تو سالن غذاخوری، آدم‌های میز کناری ما داهاتی داهاتی بودند.» «چاره‌ای نیست. اینطور آدما زیاد شدنو کاریش هم نمی‌شه کرد. راستی کفش‌های مخصوص رقصت خوب هستند؟» «موریل، یه بار دیگه می‌پرسم- حالت خوبه؟» «بله.مادر، برای نودمین بار، بله، خوبم.»
مشاهده تمام رمان های جروم دیوید سالینجر
مجموعه‌ها