مجموعه داستان خارجی

دختری که می‌شناختم (به همراه 7 داستان کوتاه)

(The girl i knew)

شاید برای هر کسی دست کم یک شهر وجود داشته باشد که دیر یا زود در آن با دختر مورد علاقه‌اش روبه رو شود. نمی‌دانم این خوب است یا بد که برای هیچ مردی ـ که عشقش را دیده ـ دوری یا نزدیکی آن شهر و سختی یا آسانی رفت و آمد به آن اهمیتی ندارد. دختر آن‌جاست و تنها همین مهم است.

سبزان
9786005033328
۱۳۹۰
۱۸۴ صفحه
۶۹۰۹ مشاهده
۱ نقل قول
جروم دیوید سالینجر
صفحه نویسنده جروم دیوید سالینجر
۲۱ رمان جروم دیوید سالینجر نویسنده معاصر آمریکایی بود. رمان های پرطرفدار وی مانند ناتور دشت در نقد جامعهٔ مدرن غرب و خصوصاً آمریکا نوشته شده‌اند. اطلاعات اندکی دربارهٔ زندگی سالینجر منتشر شده است و او با توجه به شخصیت گوشه‌گیر خود همواره تلاش می‌کند دیگران را به حریم زندگی‌اش راه ندهد. او در سال ۱۹۱۹ در منهتن نیویورک از پدری یهودی و مادری مسیحی به دنیا آمده است. در هجده، نوزده‌سالگی چند ماهی را در اروپا گذرانده و در سال ۱۹۳۸ هم‌زمان ...
دیگر رمان‌های جروم دیوید سالینجر
دلتنگی‌های نقاش خیابان 48 (9 داستان)
دلتنگی‌های نقاش خیابان 48 (9 داستان) سالینجر تنها نویسنده پس از جنگ در امریکاست که آثارش مورد استقبال همگان قرار گرفته. این استقبال نوعی عقب‌نشینی ادبی از آثار نویسندگان بزرگی چون هرمان ملویل، هنری جیمز و ویلیام فالکنر است؛ زیرا که آدم‌های آثار سالینجر بیش‌تر درون‌گرایانی هستند که خواننده به آسانی می‌تواند تصویر خود و معاصران خود را در آینه آن‌‌ها بازشناسد. سالینجر در عین حال به ...
هفته‌ای یه بار آدمو نمی‌کشه
هفته‌ای یه بار آدمو نمی‌کشه مرد جوان ایستاد و ساعت شنی‌اش را سرسری گذاشت روی میز، تنها راه این کار همین بود. بهش گفت: ((قراره ویرجینیا خیلی بیاد دیدنت، عشقی. خیلی هم می‌خواد ببردت سینما.هفته‌ دیگه یکی از فیلم‌های قدیمی دابلیو سی فیلدز رو تو ساتن نشون می‌دن. تو هم که فیلدز رو دوست داری)).
این ساندویچ مایونز ندارد
این ساندویچ مایونز ندارد جی دی سلینجر در زندگی‌اش فقط یک رمان و بیست و دو داستان کوتاه نوشته است. با این همه، جایگاه او در تاریخ ادبیات داستانی جهان، مهم است. او پس از موفقیت باور نکردنی رمان ناطور دشت کنج عزلت گزید و به نویسنده‌ای اسرارآمیز بدل شد. این ساندویچ مایونز ندارد گزیده‌ی ده داستان کوتاه از سلینجر است. مفقودالاثر، مفقودالاثر، مفقودالاثر. همه‌ش دروغه!... ...
شانزدهم هپ‌ورث 1924
شانزدهم هپ‌ورث 1924 بگذارید خداوند ما را با فرمان‌های شخصی که به هیچ کدام‌مان نشان نداده، رهین منتش کند. اگر میل داشتی این نامه را بخوانی و خواندی، خدای عزیز مطمئن باش که می دانم چه می‌گویم. اصلا لازم نیست روی سرنوشتم عسل بپاشی و شیرینش کنی. با فرمان‌های خوشحال کننده و شخصی رهین منتت نکن. از من نخواه به سازمان‌های مخصوص برگزیدگان ...
نغمه غمگین و داستان‌های دیگر
نغمه غمگین و داستان‌های دیگر سرگذشت‌نامه لیدا لوییز، که چنان آواز بلوز می‌خواند که نه پیش از او خوانده شده نه پس از او.
مشاهده تمام رمان های جروم دیوید سالینجر
مجموعه‌ها