پول، پول. کی از پول بدش میآید؟ و آذرک دوست دارد مثل شاهزادهها زندگی کند، ولی بدشانسی میآورد و به چنگ عالیجناب لوپ یک لپ میافتد؛ حاکم سرزمینی یخی با آدمهایی که... اما هیچکس تا این آدمها را از نزدیک نبیند نمیفهمد که آذرک بیچاره از دست آنها چه میکشد!