۳۹ رمان
آنتونی هورویتس (به انگلیسی: Anthony Horowitz) (زاده ۵ آوریل ۱۹۵۶) نویسندهٔ انگلیسی گونهٔ وحشت و خیالپردازی است. او بیشتر به نوشتن رمانهای کودکان میپردازد.
شاید بتوان گفت زندگی آنتونی هوروویتس از داستانهای چارلز دیکنز یا برادران گریم برگرفته شدهاست. در سال ۱۹۵۶، هوروویتس در خانوادهای یهودی در استنمور، میدلسکس انگلستان بهدنیا آمد. پدرش بازرگان ثروتمندی بود که برای نخستوزیر هارولد ویلسون کار میکرد. او با دانستن اینکه ممکن است ورشکسته شود، حسابهای بانکیاش را با نامی مستعار، به بانک دیگری انتقال ...
اشک تمساح
اینبار با توطئه و نقشهای حساب شده برای ایجاد فاجعهای رو به رو هستیم که در آخر میلیونها دلار پول را به جیب موسسهای امدادرسانی قلابی سرازیر میکند.
آلکس نقشه آدمهای بد را کشف میکند که باعث خشکسالی و قحطی در آفریقاست او حتی توانست آنان را رسوا کرده، هویت واقعیشان را آشکار کند گرچه در طی ماموریت تقریبا تا دهان ...
ستاره اهریمنی
ماجرا با دروازه کلاغ شروع شد.
اما هنوز تمام نشده.
دشمن بار دیگر به حرکت در آمده.
مت فریمن، بعد از شکست دادن، «پیشتیبان» در دروازه کلاغ، تصور کرد میتواند به زندگی عادی خود برگردد. اما کسی نظر دیگری داشت.
خیلی دورتر در پرو، دروازه دوم دارد باز میشود. فقط مت قدرت آن را دارد که نگذارد نیروهای تاریکی بیرون بیایند، اما حالا آنها ...
گورستان
همه چیز با یک حادثه شروع میشود. دختری به نام اسکار خیلی زود متوجه موضوعی میشود: او شباهتی به دخترهای دیگر ندارد. او، نگهبان دروازه است. آن طرف دنیا، چهار نگهبان دروازه در حال جنگ با نیروهای شیطانیای هستند که آینده دنیا را تهدید میکنند، اما بدون کمک اسکار، آنها نمیتوانند نیروهای شیطانی را شکست دهند. اسکار نیز در دامی ...
سر مار (ماجراهای الکس رایدر)
آلکس رایدر تصور میکرد بعد از نابودی نقشه تشکیلات تروریستی «عقرب»، کارش با آنها تمام شده است. اما اشتباه میکرد. عقرب خطرناکتر از همیشه برگشته بود و با گانگسترهای سنگدل و بیرحم در محدوده جنوب شرقی آسیا فعالیت میکرد. آنها مواد مخدر، و از همه بدتر آدم قاچاق میکردند. آلکس تمایلی نداشت با آنها کار کند، اما وقتی سرویس امنیتی ...
گذرگاه اسکلت
آلکس رایدر، چهارده ساله، جاسوس همیشه ناراضی... درگیر خطرناکترین جدال خود شده است.
ژنرال روسی “زاروف“ در یک جزیره شخصی نزدیک کوبا، سرگرم برنامهریزی انفجاری برای بازسازی تاریخ است.
اما آلکس، یکه و تنها، فقط با بهرهگیری از ابزاری ابتکاری، باید او را در آخرین لحظات پیش از نابودی جهان، فریب دهد.