قصههایی برای تاریکی دربردارنده شماری از جذابترین قصههای راینر ماریا ریلکه، شاعر، منتقد و نویسنده نامدار آلمانی زبان است که وی را یکی از بزرگترین نویسندگان و شاعران جهان دانستهاند.
داستانی برای تاریکی
چهارده روز بعد، دکتر بار سفر بست، ناگهان دریافته بود که در نقطهای دیگر باید کودکی خود را بجوید. در مونیخ در راهنمای آدرسها خواند: کلارا زولنر، شوابینگ، خیابان... شماره... ورود خود را به اطلاع او رساند و حرکت کرد. در اتاقی پر از روشنایی و لطافت، زنی باریکاندام به استقبالاش آمد.
رقص مردگان
.... اما آرامش ندارم، بی صدا، مثل اینکه ترس داشته باشم، مقاومت میکردم و در همین لحضه چهرهای به من خیره شد، چهرهای فلاکتبار و در هم کشیده، با چشمان بی قرار و ملتهب .... یک دستش را بالا گرفته ..... آن مرد حضور مرا دریافت. دستهایش خواب رفته و ضعیف شده بود. یک لبخند سرد و تمسخرآمیز کنج دهان ...