مجموعه داستان خارجی

داستان‌های با اجازه (مجموعه داستان‌های کوتاه چند تن از نویسندگان امروز)

آیا اجازه گرفتن از صاحب اثر در ترجمه اهمیتی دارد؟ آیا در جایی که مسئله‌ی کپی رایت آثار خارجی رسمیت ندارد، می‌توانی سراغ نویسنده و پدیدآورنده‌ای بروی و از او بخواهی که اجازه دهد کارش را به زبان خودت برگردانی؟ از زمانی که کار ترجمه را آغاز کردم، این دغدغه‌ها را داشتم که با نویسنده یا صاحب قانونی اثر تماس بگیرم و از او اجازه بخواهم. آثاری که در این مجموعه می‌خوانید، پاسخی است به این دغدغه‌های من. داستان‌های با اجازه داستان‌هایی‌ست که نویسندگان‌شان لطف کرده‌اند و با کمال میل خواسته‌ام را پذیرفته‌اند.

قطره
9786001192159
۱۳۹۰
۲۱۲ صفحه
۹۹۳ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
چقدر حرف نمی‌زند
چقدر حرف نمی‌زند نمی‌دانم از کجا شروع کنم؟ از تنهایی توی این خانه درندشت با این ویلچر که همه جا باید باهات باشد، یا خشت‌های سیاه وسط حیاط، بین آن همه خشت‌های قرمز؟ نمی‌دانم تا به حال شده روی صندلی چرخ‌دار بنشینی، لختی کف پات را بگذاری روی جا پای فلزی‌اش؟ موقعی که از تخت خودت را می‌اندازی روی آن و پاهایت را ...
آخرین روز عجیب در لس‌آنجلس
آخرین روز عجیب در لس‌آنجلس هر ساله، میان هیاهوی هزاران داستان کوتاه منتشر شده در صدها مجله، مجموعه آراسته‌ای از چند داستان ظهور و بروز پیدا می‌کند که مدعی است بهترین‌های سال را در بردارد. طی زمان، گاه جلد خاصی از این مجموعه به اعتباری مسلم دست می‌یابد. ولی گزینش داستان به هیچ روی امری ساده یا گریز‌ناپذیر نیست، چه به ناچار عرصه پهناوری را ...
80 سال داستان کوتاه ایرانی 1 (2 جلدی)
80 سال داستان کوتاه ایرانی 1 (2 جلدی) این کتاب دومین جلد از مجموعة سه جلدی هشتاد سال داستان کواه ایرانی است که توسط حسن میرعابدینی انتخاب و بررسی شده است و سال‌های 1360 تا 1380 را در بر می‌گیرد. داستان‌های انتخاب شده برای این جلد، با مضمون‌ها و سبک‌های متنوعشان، نمایانگر گرایش‌های نوشتاریِ مطرح در این دوره‌اند. برخی از نویسندگانی که داستان‌هایشان در این مجموعه گردآمده‌اند عبارتند ...
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
3 نامه و 1 قصه و چند داستان دیگر
3 نامه و 1 قصه و چند داستان دیگر وجنات شگفت‌زده‌اش دیدن دارد، وقتی که کناردستی من در نهایت به نقطه محاسبه شده می‌رسد و چیزی را لمس نمی‌کند جز هیچ. هیچ هیچ! کفش شماره چهل و پنجش تنها و بی‌کس شده. دیگر طاقت نمی‌آورد. ابتدا به زمین نگاه می‌اندازد، بعد به پای من. من همچنان غرق در افکار خود با عروسک‌هایم بازی می‌کنم و طرف کم‌کم متوجه می‌شود ...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها