امارت شر
من در سایه نشستهام... عاملی تماشاگر... تاریکی روی آسمان دیسرا نشسته است، و در جنگلهای سیاه آرا همه چیز گرد یک چیز میچرخ: امر شر.
بخشی از متن کتاب:
سرش را برای لحظهای بالا گرفت... لحظهای کوتاه که احتمالا نویسندهها آن مرگ توصیف میکنند... آخرین تصویری که در ذهن او ثبت شد ابر سفیدی بود با خالهای درشت بنفش... رگ ...
آنها با شاعری که خیلی دوستش داشتند بد تا کردند
مجتبی هوشیار محبوب نویسنده جوان تجربهگرای روزگار ماست. رمان قبلیاش با نام آقای مازنی و دلتنگیهای پدرش در سال 1391 جایزه رمان متفاوت سال، «واو»، را از آن خود کرد. کتاب تازه این نویسنده یعنی آنها با شاعری که خیلی دوستش داشتند بد تا کردند ادامهای است بر روند فکری و روایی این داستاننویس متفاوت. رمان متشکل از فصلها و ...