مجموعه داستان خارجی

همراه آهنگ‌های بابام

وقتی که خوشحالیم مادرم خیلی خوب می‌رقصد. زن‌های همسایه با تشت دایره می‌زنند و مادرم رقص کردی می‌کند و رقص شاطری هم بلد است. اما هیچ وقت جلوی پدرم نمی‌رقصد. پدرم هر وقت عصبانی می‌شود به ما می‌گوید:‹‹ای رقاص‌های بی‌آبرو.›› و معلوم است که از رقص بدش می‌آید. من نمی‌دانم که مادر من که این قدر خوب است چرا هیچ‌وقت عکسش توی روزنامه یا مجله‌ای نیست و هیچ‌وقت مادر نمونه نشده است. وقتی که سالی یک‌بار بند می‌اندازد، خیلی هم قشنگ می‌شود.

چشمه
9789643622558
۱۳۸۸
۹۶ صفحه
۱۲۴۴ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های علی‌اشرف درویشیان
سال‌های ابری 3 و 4 (2 جلدی)
سال‌های ابری 3 و 4 (2 جلدی)
سال‌های ابری 1 و 2 (2 جلدی)
سال‌های ابری 1 و 2 (2 جلدی)
آب‌شوران
آب‌شوران پس از آن که کیسه‌کشیدنمان تمام می‌شد، نوبت من می‌رسید که بابام را کیسه بکشم، چون پسر بزرگتر بودم. در حالی که او را کیسه می‌کشیدم، مرتب می‌گفت:‹‹سفت بکش! سفت‌تر! مگر نان نخورده‌ای، ای مجنون لاغر؟!›› تمام زورم را می‌زدم ولی باز بابام راضی نبود. ـ از یارو بمال! چند نفری که دور و برمان نشسته بودند. ناگهان ساکت می‌شدند و رو به ...
قصه‌های آن سال‌ها
قصه‌های آن سال‌ها
مشاهده تمام رمان های علی‌اشرف درویشیان
مجموعه‌ها