مجموعه داستان خارجی

در قلمرو مرگ

در قلمرو مرگ برگزیده‌ای از بهترین داستان‌های گوتیک (هول و هراس) و نیز مهم‌ترین زیر شاخه‌ی آن داستان‌های مرگ (ماکابر) همواره در طول تاریخ جذاب و پر خواننده بوده‌اند، علت اساسی ارائه‌ی این داستان‌ها فراتر از جذابیت آن‌ها است. خرده‌گیرترین منتقدان نخبه‌گرا نیز باور دارند بی‌فهم و خوانش ادبیات گوتیک نمی‌توانیم به کشف و درک راستینی از آثار سورئال، سمبولیستی و بخش مهمی از ادبیات پسامدرن دست یابیم. اما در عین حال که بر این پله گام می‌گذاریم تا به آثار مدرن‌تر برسیم، خود به خود به سیر و سفر اعجاب‌آور و لذت‌بخش دست می‌زنیم. آیا این لذت‌بخش به تنهایی دلیلی بسنده نیست؟ هر چند ترجیح مضمون مرگ بر وحشت، در این داستان‌ها، ما را به تامل و اندیشه‌ی ژرف‌تری نیز راه می‌برد. و از یاد می‌بریم آن کلام زیبای رمانتیک‌های کهن آلمانی را که یادآور گفتارهای اگزیستانسیالیست‌های آینده‌ی خود بود؛ تنها عشق است و مرگ که همه چیز را دگرگون می‌کند!

چشمه
9789643624781
۱۳۹۰
۲۵۲ صفحه
۱۵۵۰ مشاهده
۳ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
خانه رو‌به‌رویی
خانه رو‌به‌رویی جوکی وقتی از پنجره‌اش بیرون را نگاه کرد، لرزه به تنش افتاد. خانه رو‌به‌رویی آن طرف خیابان را زن بی‌حیایی گرفته بود. پاسی از شب گذشته، مردها می‌آمدند و در خانه را می‌زدند، اگر جشن و تعطیلات بود، بعدازظهرها هم پیداشان می‌شد. گاهی روی ایوان خانه‌‌اش لم می‌دادند، سیگار می‌کشیدند، توتون می‌جویدند و توی گنداب‌ رو تف می‌انداختند. هر فسق ...
کفش بلورین (کتاب‌های طلایی 2)
کفش بلورین (کتاب‌های طلایی 2) در بیشتر داستان‌های این مجموعه، که به قلم نویسندگان بزرگ نوشته شده‌اند، مطالب آموزنده‌ای درباره زندگی وجود دارد و به همین سبب این گونه داستان‌ها هرگز نمی‌میرند. داستان برای بچه‌ها نوشته بی‌جانی نیست؛ در خیال بچه‌ها جان می‌گیرد و با آن‌ها زندگی می‌کند. امید است خواندن این داستان‌ها با بچه‌ها گستره دید و بلندپروازی و شجاعت ببخشد و یاس و ...
57 داستان کوتاه
57 داستان کوتاه آیا می‌دانستید که عقاب قبل از شروع طوفان متوجه نزدیک شدنش می‌شود؟ عقاب به نقطه‌ای بلند پرواز می‌کند و منتظر رسیدن باد می‌شود.
چقدر حرف نمی‌زند
چقدر حرف نمی‌زند نمی‌دانم از کجا شروع کنم؟ از تنهایی توی این خانه درندشت با این ویلچر که همه جا باید باهات باشد، یا خشت‌های سیاه وسط حیاط، بین آن همه خشت‌های قرمز؟ نمی‌دانم تا به حال شده روی صندلی چرخ‌دار بنشینی، لختی کف پات را بگذاری روی جا پای فلزی‌اش؟ موقعی که از تخت خودت را می‌اندازی روی آن و پاهایت را ...
آنچه بر دوش می‌کشیدند (داستان‌های کوتاه از نویسندگان بزرگ) مجموعه داستان
آنچه بر دوش می‌کشیدند (داستان‌های کوتاه از نویسندگان بزرگ) مجموعه داستان آنچه بر دوش می‌کشیدند ضیافتی از داستان‌های کوتاه را ترتیب داده است. هر داستان، کلاسیک یا مدرن، طعم و بوی خاص خود را دارد و مخاطب را در فضایی میان گذشته و حال شناور می‌سازد. دست‌چینی از آثار کوتاه و اندیشه‌ساز نویسندگان انگلیسی زبان، چه آن‌ها که از نژاد آنگلوساکسون بودندو در انگلستان یا ایرلند به دنیا آمدند و چه ...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها