مجموعه داستان خارجی

در قلمرو مرگ

در قلمرو مرگ برگزیده‌ای از بهترین داستان‌های گوتیک (هول و هراس) و نیز مهم‌ترین زیر شاخه‌ی آن داستان‌های مرگ (ماکابر) همواره در طول تاریخ جذاب و پر خواننده بوده‌اند، علت اساسی ارائه‌ی این داستان‌ها فراتر از جذابیت آن‌ها است. خرده‌گیرترین منتقدان نخبه‌گرا نیز باور دارند بی‌فهم و خوانش ادبیات گوتیک نمی‌توانیم به کشف و درک راستینی از آثار سورئال، سمبولیستی و بخش مهمی از ادبیات پسامدرن دست یابیم. اما در عین حال که بر این پله گام می‌گذاریم تا به آثار مدرن‌تر برسیم، خود به خود به سیر و سفر اعجاب‌آور و لذت‌بخش دست می‌زنیم. آیا این لذت‌بخش به تنهایی دلیلی بسنده نیست؟ هر چند ترجیح مضمون مرگ بر وحشت، در این داستان‌ها، ما را به تامل و اندیشه‌ی ژرف‌تری نیز راه می‌برد. و از یاد می‌بریم آن کلام زیبای رمانتیک‌های کهن آلمانی را که یادآور گفتارهای اگزیستانسیالیست‌های آینده‌ی خود بود؛ تنها عشق است و مرگ که همه چیز را دگرگون می‌کند!

چشمه
9789643624781
۱۳۹۰
۲۵۲ صفحه
۱۵۵۰ مشاهده
۳ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
نهنگ سفید (کتاب‌های طلایی 3)
نهنگ سفید (کتاب‌های طلایی 3) در بیشتر داستان‌های این مجموعه، که به قلم نویسندگان بزرگ نوشته شده‌اند، مطالب آموزنده‌ای درباره زندگی وجود دارد و به همین سبب این گونه داستان‌ها هرگز نمی‌میرند. داستان برای بچه‌ها نوشته بی‌جانی نیست؛ در خیال بچه‌ها جان می‌گیرد و با آن‌ها زندگی می‌کند. امید است خواندن این داستان‌ها با بچه‌ها گستره دید و بلندپروازی و شجاعت ببخشد و یاس و ...
پایان بحران
پایان بحران در داستان‌های کوتاه این کتاب، تعدادی از شخصیت‌های اصلی داستان‌ها نه درک درستی از شرایط موجود خود دارند و نه خبر از واکنش‌های غلو‏آمیزشان. گاهی عجولانه برای رفع اشتباهی، با اشتباهی دیگر درصدد جبران هستند و گاهی هم فرصت‌طلبانه در پی راه‌حلی لحظه‌ای...
تو تویی 2
تو تویی 2 هر چی که لازم بود، در مقدمه جلد اول گفتم و حالا حرف آخر: باشد تا روزی بیش از اینها بدانیم، و بیش از اینها بنویسیم، و چیزیهایی بخوانیم و بنویسیم که پس از خواندن و نوشتن آنها، این احساس در ما بیدار شود که انسان‌تر شده‌ایم.
مارپیچ
مارپیچ زبان فارسی ...
لغت‌فروش (داستان نویسندگان زن جهان) مجموعه داستان
لغت‌فروش (داستان نویسندگان زن جهان) مجموعه داستان فورا زندانی‌اش را نزد نامزد انتخابات برد و همان‌‌طور که لوله تفنگ را به پشت گردن دختر فشار می‌داد به کلنل گفت: «این جادوگر را برای‌تان آوردم تا لغت‌هایش را پس بگیرید . مردانگی‌تان را به شما بازگرداند، کلنل.»
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها