رمان خارجی

پالیکوشکا

افراد حاضر در محل تعریف می‌کردند: ایلیت با همان طنابی که از گهواره باز شده بود، حال با پیراهنی و شلواری به تن و با کلاهی از سر افتاده، از تیر آویزان بود. پاهایش نزدیک به زمین، اما آثار و نشانه‌ای از حیات در او دیده نمی‌شد. آپولینا که در بهت و حیرت غرق بود برای چندمین بار به طرف پله‌ها دوید، ولی او را به محوطه راه ندادند. دختر بچه‌ای فریاد زد: «مادر جان، سمگا خفه شد!»

9789648944839
۱۳۹۰
۱۹۲ صفحه
۱۳۰۵ مشاهده
۰ نقل قول
لئو تولستوی
صفحه نویسنده لئو تولستوی
۵۵ رمان لئو نیکلایویچ تولستوی (به روسی: Лев Никола́евич Толсто́й)، نویسنده و فعال سیاسی اجتماعی روس. زادروز وی (۹ سپتامبر ۱۸۲۸ میلادی) در یاسنایا پالیانا[۳] از توابع تولا است . تولستوی در روز (۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ میلادی) درگذشت و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد. تولستوی یکی از مشهورترین نویسندگان و بزرگ‌ترین شخصیت‌های تاریخ روسیه است. رمان‌های جنگ و صلح و آنا کارنینا جایگاه او را در بالاترین ردهٔ ادبیات داستانی جهان تثبیت کرده‌اند. لئو نیکلایوویچ تولستوی به‌حدی در کشورش مشهور ...
دیگر رمان‌های لئو تولستوی
کودکی و نوجوانی
کودکی و نوجوانی نوجوان می‌خواهد کودکی خود را پشت سر بگذارد و از بزرگترها تقلید کند و نکته‌هایی را که از معلمان خود شنیده، یا در کتاب‌ها خوانده، به زبان بیاورد و در میان آدم‌های بزرگ جایی برای خود باز کند.
آناکارنینا
آناکارنینا نیاز: یه سوال بپرسم؟ قبل از این که من بیام تو زندگی‌ات عاشق بودی یا رابطه‌ای داشتی؟ کاوه: ... نیاز: داشتی؟ کاوه: برای چی می‌پرسی؟ نیاز: همین‌طوری. کاوه: همین‌طوری سوال نمی‌پرسن. نیاز: داشتی یا نه؟ دوست دارم بدونم فقط. کاوه: نه نداشتم. نیاز: دروغ می‌گی. کاوه: خب اگه می‌دونی دروغ می‌گم پس تمومش کن.
قصه‌ها و افسانه‌ها
قصه‌ها و افسانه‌ها
آناکارنینا 1 (2 جلدی)
آناکارنینا 1 (2 جلدی) الکسی الکساندرویچ با خود گفت: بنابراین، مسائل مربوط به احساسات او و از این قبیل مربوط به وجدان اوست که من حق دخالت در آن را ندارم. وظیفه من به روشنی مشخص است. من رئیس خانواده‌ام و باید او را هدایت کنم و از این لحاظ تا اندازه‌ای مسئوولم، وظیفه دارم خطری را که مشاهده می‌کنم به او نشان دهم، ...
سعادت زناشویی
سعادت زناشویی چنان که گفتی افکارش را دنبال کنان گفت: بله، ما همه و خاصه شما زن‌ها، باید کشاکش زشت و بی‌معنای زندگی را تنها طی کنیم تا به اصل پاکیزه آن برسیم. کسی تجربه‌های دیگری را باور نمی‌کند و نمی‌پذیرد. خیلی مانده بود که تو از دریای دیوانگی‌ها و بازی‌های کودکانه زندگی، که من درگیری‌ات با آن‌ها را تحسین می‌کردم بیرون ...
مشاهده تمام رمان های لئو تولستوی
مجموعه‌ها