مجموعه داستان خارجی

سونات کرویتسر و چند داستان دیگر

کوشان که جلو اشکی که در سینه‌ام می جوشید بگیرم در دل می‌گفتم: ((او حال مرا این‌جور فهمیده است. صدایی در دلم می‌گفت ((عشق گذشته ما تمام شده. پاک تمام شده!)) به من نزدیک نشد و کوششی برای دلجویی از من نکرد. آنچه به او گفته بودم او را آزرده بود. صدایش آرام و خشک بود.

سروش حبیبی
چشمه
9789643625900
۱۳۸۸
۶۰۴ صفحه
۲۰۷۶ مشاهده
۵ نقل قول
لئو تولستوی
صفحه نویسنده لئو تولستوی
۵۵ رمان لئو نیکلایویچ تولستوی (به روسی: Лев Никола́евич Толсто́й)، نویسنده و فعال سیاسی اجتماعی روس. زادروز وی (۹ سپتامبر ۱۸۲۸ میلادی) در یاسنایا پالیانا[۳] از توابع تولا است . تولستوی در روز (۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ میلادی) درگذشت و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد. تولستوی یکی از مشهورترین نویسندگان و بزرگ‌ترین شخصیت‌های تاریخ روسیه است. رمان‌های جنگ و صلح و آنا کارنینا جایگاه او را در بالاترین ردهٔ ادبیات داستانی جهان تثبیت کرده‌اند. لئو نیکلایوویچ تولستوی به‌حدی در کشورش مشهور ...
دیگر رمان‌های لئو تولستوی
رستاخیز
رستاخیز آخرین رمان رآلیستی له‌ف تالستوی که شاهکار دیگری از هنر ادبی او محسوب می‌شود و تالیف آن در سال 9881 آغاز و در 71 دسامبر 9981 به پایان رسیده است، رستاخیز نام دارد. کار تالیف این رمان ده سال طول کشیده است. تالستوی در این رمان نقایص و پلیدی‌های اجتماعی آن روز را که زندگیش بر پایه ظلم و بی‌عدالتی و ...
جنگ و صلح 4 (4 جلدی)
جنگ و صلح 4 (4 جلدی) جنگ و صلح را، اگر نه بزرگترین رمان عصر ما ، دست‌کم یکی از بزرگترین آن‌ها دانسته‌اند: داستانی به مانند جهانی که در آن شخصیت‌های بسیاری هر یک با شوری خاص در افت و خیزند. اقیانوسی انسانی، با جریان‌های بی‌شمار و درهم‌پیچیده که در ورای آن روحی مقتدر طوفان‌ها می‌انگیزد و فرو می‌خواباند و باز به پا می‌دارد. تالستوی در ...
بار دانش
بار دانش خرافات جدید داره بی‌رحمانه جای اون خرافات قدیمی مثل طلسم و جادو و جنبلو می گیره... دقت که می‌کنی می‌بینی هیچ توفیری با خرافات قدیمی نداره. آخه مگه ممکنه روح مرده حرف بزنه یا گیتار بزنه؟ مردمو هالو گیر آورده‌ن یا خودشونو؟! مدیوم شدن سیمون هم که دیگه از اون قصه‌هاس. این آلبوم جلسات احضار روح‌شونه. خب آخه مگه می‌شه ...
اعتراف من
اعتراف من
آناکارنینا 1 (2 جلدی)
آناکارنینا 1 (2 جلدی) الکسی الکساندرویچ با خود گفت: بنابراین، مسائل مربوط به احساسات او و از این قبیل مربوط به وجدان اوست که من حق دخالت در آن را ندارم. وظیفه من به روشنی مشخص است. من رئیس خانواده‌ام و باید او را هدایت کنم و از این لحاظ تا اندازه‌ای مسئوولم، وظیفه دارم خطری را که مشاهده می‌کنم به او نشان دهم، ...
مشاهده تمام رمان های لئو تولستوی
مجموعه‌ها