رمان ایرانی

بوسه تقدیر

«نگین کوچک‌ترین دختر خانواده‌ای است گرم و صمیمی... شهاب به او دل می‌بازد و این علاقه‌ دو طرفه به نامزدی می‌انجامد... شهاب مشتاقانه انتظار روز وصل را می‌کشد... اما سرنوشت گویی با آن دو سر ناسازگاری دارد... پدر نگین در زیر بار سنگین تعهدات مالی زانو خم می‌کند و به اسارت چنگال بیماری و بستر در می‌آید و در این تنگنا که خانواده به مرز فروپاشی رسیده است، آن‌که دست یاری به سوی پدر دراز می‌کند و به بهای عشق و زندگی خود، بر زخم‌های او مرهم می‌گذارد... کسی نیست جز نگین...»

البرز
9789644423499
۱۳۹۰
۶۳۶ صفحه
۱۷۱۳۵ مشاهده
۰ نقل قول
صفحه نویسنده فریده شجاعی
۱۲ رمان Farideh Shojaee
دیگر رمان‌های فریده شجاعی
وارث عذاب عشق
وارث عذاب عشق فرشاد به او نگاه کرد. نگاه غزل آتش به جانش می‌زد و دلش را غرق در اندوه می‌کرد. غزل بار دیگر دست‌هایش را جلوی صورتش گرفت و گریست. فرشاد موهای بلند و پریشان او را از چهره‌اش کنار زد و آرام آرام با او صحبت کرد. از غزل علت ناراحتی‌اش را پرسید. غزل همچنان که می‌گریست تمام اتفاقاتی را که ...
زندگی یعنی چکیدن
زندگی یعنی چکیدن
شب بی‌ستاره
شب بی‌ستاره نخستین جلسه دادگاه کشنده‌ترین و سخت‌ترین پیش‌آمد برای من بود. مواجه شدن با کیان خیلی برایم سخت بود. وقتی او را دیدم که به ما نزدیک می‌شد بدنم آشکارا به لرزه افتاد طوری که حس کردم نمی‌توانم سرپا بایستم و از حمید که کنارم ایستاده بود خواستم مرا از آنجا خارج کند.
آخرین رقص برگ
آخرین رقص برگ زندگی ما هم همینه، هنوز فصل ریزش برگ نیست، اما دیر یا زود از راه می‌رسه. بعضی از برگ‌ها زرد نشده از اصلشون جدا می‌شن، بعضی‌ها هم تا آخرین روزهای پاییز به درخت می‌چسبن تا بارون به جبر اونا رو از تنه جدا کنه. وقتی بخوای در این مورد خوب تعمق کنی متوجه میشی هر دو راهشون یکیه، یعنی ...
امانت عشق
امانت عشق ... از چیزی که می‌شنیدم حیرت کرده بودم او... آبرو؟ نخستین بار در عمرم سیلی به این محکمی می‌خوردم. البته در مقابل حماقتی که در ازدواج با او انجام داده بودم این سیلی چیز زیادی نبود. با همان یک سیلی ترسم از بین رفته بود و نفرت از او به من شهامت می‌داد. با خشم فریاد زدم: «هرزه، ولگرد آشغال... ...
مشاهده تمام رمان های فریده شجاعی
مجموعه‌ها