ماجرا از آنجا شروع میشود که قلدرهای مدرسه دنبال جرمی میکنند. او هنگام فرار به طور اتفاقی به فروشگاه جادویی آقای الایوز برمیخورد و از فروشگاه تخم بسیار بزرگ و عجیبی میخرد. جریمی که پدرش دامپزشک است، با پرورش حیوانات تا حدی آشناست و فکر میکند که میتواند از عهده نگهداری تخم بربیاید. اما جوجهای که از تخم بیرون میآید اژدهایی با نفسهای آتشین و دندانهای تیز و بسیار خوش اشتهاست.