این مجموعه داستانهای تولستوی را میتوان نوعی مثنوی مولانا، در فرهنگ روس دانست. به عنوان مثال اگر قصه (پسر خوانده) با داستان مردی که توسط حضرت موسی از خدا خواست تا زبان حیوانات را بفهمد، در مثنوی مولانا، مقایسه شود شباهت آشکار خواهد شد.
۵۵ رمان
لئو نیکلایویچ تولستوی (به روسی: Лев Никола́евич Толсто́й)، نویسنده و فعال سیاسی اجتماعی روس. زادروز وی (۹ سپتامبر ۱۸۲۸ میلادی) در یاسنایا پالیانا[۳] از توابع تولا است . تولستوی در روز (۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ میلادی) درگذشت و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد. تولستوی یکی از مشهورترین نویسندگان و بزرگترین شخصیتهای تاریخ روسیه است. رمانهای جنگ و صلح و آنا کارنینا جایگاه او را در بالاترین ردهٔ ادبیات داستانی جهان تثبیت کردهاند. لئو نیکلایوویچ تولستوی بهحدی در کشورش مشهور ...
سعادت زناشویی
چنان که گفتی افکارش را دنبال کنان گفت: بله، ما همه و خاصه شما زنها، باید کشاکش زشت و بیمعنای زندگی را تنها طی کنیم تا به اصل پاکیزه آن برسیم. کسی تجربههای دیگری را باور نمیکند و نمیپذیرد. خیلی مانده بود که تو از دریای دیوانگیها و بازیهای کودکانه زندگی، که من درگیریات با آنها را تحسین میکردم بیرون ...
اعتراف
فلسفه فقط رشتهای دانشگاهی نیست که در دانشگاه خوانده شود. فلسفه به همه تعلق دارد و همه ما از کودکی سوالاتی طرح میکنیم که جنبه فلسفی آشکاری دارند. این سوالها و پاسخهای آنها «راه زندگی» هر کس را معین میکنند.
این مجموعه به مسائلی فلسفی از همین دست میپردازد که همه ما به نوعی در زندگی با آن مواجهیم، از سوالهای ...
آناکارنینا 1 (2 جلدی)
داستان آناکارنینا دارای شخصیت اول واحدی نیست. با دیدن نام آناکارنینا این تصور ایجاد میشود که این داستان حتما بکلی درباره اوست، اما در واقع اینطور نیست؛ در حالی که شاید بیش از نیمی از داستان درباره او باشد، بقیه داستان درباره فردی به نام (لوین) میباشد که البته این دو شخصیت در داستان رابطه دورادوری با هم دارند.به عبارتی ...
محمد رسولالله
کتاب حاضر رسالهای نوشته تولستوی است و موضوع آن درباره حضرت محمد و احادیث مربوط به اوست، این نوشته سالها توسط روشنفکران ایرانی و خارجی مورد استفاده بود، و بسیاری از وجود آن آگاهی کامل داشتهاند، ولی متاسفانه هیچگاه ترجمه نشده.دلیل ابن را میتوان فضای حاکم بر نوشته شمرد.
شاهکارهای کوتاه تولستوی 3 (سعادت خانوادگی و داستانهای دیگر)
غم و قصه تنهایی و به طور ساده، احساس دلتنگی قبل از پایان زمستان به پایهای رسید که حتی از اتاقم خارج نمیشدم، دست به پیانو نمیزدم و کتابی به دست نمیگرفتم، وقتی که کاتیا توصیه میکرد با کاری خود را سرگرم کنم، جواب میدادم: ((دلم نمیخواهد، نمیتوانم)) ولی دلم ندا میداد چرا؟ چرا هنگامی که بهترین ایام زندگی من ...