مجموعه داستان خارجی

شاه گوش می‌کند

فوران فریادها و شعله‌ها شهر را در بر گرفته است. شب منفجر شده است، زیرورو شده است. تاریکی و سکوت در هم تندیده‌اند و اضداد خود، آتش و فریاد را بیرون می‌ریزند. شهر مثل کاغذی مشتعل، مچاله می‌شود.فرار کن! بدون تاج، بدون گرز مرصع، کسی نمی‌فهمد که تو شاهی. شبی تاریک‌تر از شب آتش‌سوزی نیست. و آنکه در میان جمعیت فریادگران می‌دود، تنهاترین است.

فرزاد همتی
مروارید
9789645881274
۱۳۹۰
۲۰۸ صفحه
۱۳۱۳ مشاهده
۰ نقل قول
ایتالو کالوینو
صفحه نویسنده ایتالو کالوینو
۳۲ رمان Italo Calvino was born in Cuba and grew up in Italy. He was a journalist and writer of short stories and novels. His best known works include the Our Ancestors trilogy (1952-1959), the Cosmicomics collection of short stories (1965), and the novels Invisible Cities (1972) and If On a Winter's Night a Traveler (1979).

His style is not easily classified; much of his writing has an air of the fantastic reminiscent of fairy tales (Our Ancestors, Cosmicomics), although sometimes ...
دیگر رمان‌های ایتالو کالوینو
چرا باید کلاسیک‌ها را خواند
چرا باید کلاسیک‌ها را خواند
1 روز ناظر انتخاباتی
1 روز ناظر انتخاباتی 1 روز ناظر انتخاباتی رمان کوتاهی است که کالوینو پس از سوداگری در ساخت و ساز و ابر آلودگی منتشر کرده است. آثاری که نویسنده قصد داشته علامت مشخصه گذر به زمانه‌ای شوند که انسان معاصر در آن به سر می‌برد.
مورچه‌ آرژانتینی
مورچه‌ آرژانتینی با صدای: آرمان سلطان‌زاده سه داستان مورچه آرژانتینی، به نوعی بازتابنده نگاه نیچه‌ای کالوینو به مناسبات انسانی و نفرت او از میان‌مایگی است. او با این داستان‌ها، انفعال، رفتار واکنشی و عدم خلاقیت افعال برآمده از افعال بردگان را نشان می‌دهد. البته کالوینو با اختیار کردن راوی خویش از میان همین بردگان، طنز و سرخوشی خاصی به داستان می‌بخشد. این داستان‌ها ...
قلعه سرنوشت‌های متقاطع
قلعه سرنوشت‌های متقاطع گروهی از مسافران دور هم جمع شده‌اند و قصه‌گویی می‌کنند اما به طرزی عجیب و محسورکننده. آن‌ها قدرت سخن‌گویی خود را از دست داده‌اند و باید قصه‌هایشان را با کمک تصاویر کارت‌ها روایت کنند، ماجراها و سرنوشت‌هایی درهم تنیده و اعجاب‌آور...
ویکنت دونیم شده
ویکنت دونیم شده کاش می‌شد هر چیز کاملی را به این شکلی دو نیم کرد. کاش هر کسی می‌توانست از این قلب تنگ و بیهوده‌اش بیرون بیاید. وقتی کامل بودم، همه چیز برایم طبیعی، درهم و برهم و احمقانه بود. مثل هوا، گمان می‌کردم همه چیز را می‌بینم، ولی جز پوسته سطحی آن، چیزی را نمی‌دیدم. اگر روزی نیمی از خودت شدی، که ...
مشاهده تمام رمان های ایتالو کالوینو
مجموعه‌ها