آن قسمتهایی از زندگی ما که عوض شدند آنهایی نبودند که خودمان انتظار داشتیم. از کجا میدانستیم یک روز ساقبند پا میکنیم و میرویم کلاس اروبیک؟ میدانستیم بچههای خانواده همگی دانشگاهی میشوند ولی از کجا خبر داشتیم زبان فارسی خودمان را تا حدی فراموش میکنیم و به جایش مقداری اسپانیایی یاد میگیریم؟ چیزی که ما میخواستیم رفاه و آسایش زندگی و حق رای بود. کی فکرش را میکرد روزی برای رای دادن به نامزدهای ایرانی و انتخاب آنها به مقامهای آمریکایی پای صندوقها میرویم و تازه آن نامزدها برنده هم میشوند؟