رمان خارجی

میدان ایتالیا (یک داستان مردمی در 3 زمان)

سحرگاه همان شب بود که، شایع شد که پنجره‌ها کوچ کرده‌اند. می‌گفتند که اولین پنجره‌هایی که به پرواز درآمد، مال خانه کشیش بود. این پنجره‌ها بر فراز میدان پرواز می‌کردند تا برادران خود را دعوت کنند تا گرد آیند. پنجره‌های دهکده یک‌یک خود را از دیوارها واکندند و به دعوت پیشوایان خود، در پروازی مرتعش متحد شدند. بعد به اشاره رهبران خود دسته‌جمعی در آسمان بی‌کران، رو به جانب غرب پیش رفتند و لنگه‌هاشان را به ضربی آرام، چنان که گفتی بال به هم‌زنان، مثل غازهای وحشی مهاجر به صورت صفی شکسته آغاز کردند. باد که می‌وزید صفیری از دل آ‌ن‌ها بیرون می‌کشید که به آواز پرندگان می مانست. به زودی از آن‌ها جز خط باریکی باقی نماند که در آسمان دریا ناپدید شد. خانه‌ها با کاسه‌های چشم خالی مانده‌شان پرچم تسلیم برافراشتند. ـ از متن کتاب ـ

سروش حبیبی
چشمه
9789645571144
۱۳۸۸
۱۶۴ صفحه
۱۰۹۲ مشاهده
۰ نقل قول
آنتونیو تابوکی
صفحه نویسنده آنتونیو تابوکی
۱۵ رمان آنتونیو تابوکی از نویسندگان ایتالیایی است. وی استاد زبان و ادبیات پرتغالی در دانشگاه سی ینای شهر فلورانس و مترجم آثار فرناندو پسوآ به ایتالیایی بوده است. آنتونیو تابوکی در ۲۴ سپتامبر ۱۹۴۳ میادی در شهر پیزا در شمال ایتالیا به دنیا آمد . او در پاریس با اشعار فرناندو پسوا، شاعر و نویسنده تاثیرگذار پرتغالی آشنا شد. پس از آن بود که به پرتغال و ادبیات این کشور علاقه‌مند شد و بسیاری از آثار پسوا را به زبان ایتالیایی ...
دیگر رمان‌های آنتونیو تابوکی
پری‌یرا گواهی می‌دهد
پری‌یرا گواهی می‌دهد
1 هذیان (واپسین 3 روز فرناندو پسوآ)
1 هذیان (واپسین 3 روز فرناندو پسوآ) آه ای آسمان الهی، بادهای پرشتاب بال‌دار، سرچشمه رودخانه‌ها، لبخندهای بی‌شمار امواج دریا، کره خاکی، مادر گیتی، با شما هستم، با کره خورشید که بر همه چیز ناظر است. بنگرید آخر که چه می‌کشم... فرناندو پسوآ، شاعر بزرگ پرتغالی، سه روز است با مرگ دست و پنجه نرم می‌کند و در این ...
شبانه هندی
شبانه هندی
دیالوگ‌های ناتمام (2 نمایش‌نامه کوتاه)
دیالوگ‌های ناتمام (2 نمایش‌نامه کوتاه) یک اتاق هتل. در تخت خوابی که واژگون شده و مربوط به شکسته بندی است، آدمی دیده می‌شود که سر تا پا باندپیچی شده و گویی، جسد تنهای مومیایی شده است که دهانش باز است. بازوی گچ گرفته او لنگر انداخته است. روی طناب فلزی تکیه داده شده است،‌ جسد مومیایی،‌ روی تخت شکسته‌بندی سنگینی می‌کند. بر بالین ناهموارش،‌ یک ...
زمان زود پیر می‌شود
زمان زود پیر می‌شود ... لحظه‌ای به زمان و به اینکه تاکنون چگونه گذشته است فکر کرد اما فقط یک لحظه، زیرا دوباره چشم‌انداز آن دشت زردرنگ که از کاه کوتاهی پوشیده شده بود و به سختی می‌شد روی آن راه رفت دل و دیده‌اش را تسخیر کرد. "زمان زود پیر می‌شود" مجموعه نه داستان کوتاه از آنتونیو تابوکی است. داستان‌هایی با شخصیت‌پردازی‌هایی متفاوت که ...
مشاهده تمام رمان های آنتونیو تابوکی
مجموعه‌ها