رمان خارجی

سستو

(Sostiene pereira)

نگیما
9789647905305
۱۳۸۲
۲۴۰ صفحه
۷۳۱ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
آنتونیو تابوکی
صفحه نویسنده آنتونیو تابوکی
۱۵ رمان آنتونیو تابوکی از نویسندگان ایتالیایی است. وی استاد زبان و ادبیات پرتغالی در دانشگاه سی ینای شهر فلورانس و مترجم آثار فرناندو پسوآ به ایتالیایی بوده است. آنتونیو تابوکی در ۲۴ سپتامبر ۱۹۴۳ میادی در شهر پیزا در شمال ایتالیا به دنیا آمد . او در پاریس با اشعار فرناندو پسوا، شاعر و نویسنده تاثیرگذار پرتغالی آشنا شد. پس از آن بود که به پرتغال و ادبیات این کشور علاقه‌مند شد و بسیاری از آثار پسوا را به زبان ایتالیایی ...
دیگر رمان‌های آنتونیو تابوکی
پریرا چنین می‌گوید
پریرا چنین می‌گوید ... چرا پریرا چنین گفت؟ چون تنها بود؟ چون دلش از آن اتاق گرفته بود؟ چون واقعا گرسنه بود؟ چون به تصویر همسرش فکر می‌کرد یا به دلایل دیگر؟ پریرا می‌گوید چرایش را نمی‌داند. رمان «پریرا چنین می‌گوید» معروف‌ترین اثر آنتونیو تابوکی است. وقایع آن در لیسبون پایتخت پرتغال و از زبان دکتر پریرا حکایت می‌شود. او مسئول صفحه فرهنگی یک ...
1 هذیان (واپسین 3 روز فرناندو پسوآ)
1 هذیان (واپسین 3 روز فرناندو پسوآ) آه ای آسمان الهی، بادهای پرشتاب بال‌دار، سرچشمه رودخانه‌ها، لبخندهای بی‌شمار امواج دریا، کره خاکی، مادر گیتی، با شما هستم، با کره خورشید که بر همه چیز ناظر است. بنگرید آخر که چه می‌کشم... فرناندو پسوآ، شاعر بزرگ پرتغالی، سه روز است با مرگ دست و پنجه نرم می‌کند و در این ...
زمان زود پیر می‌شود
زمان زود پیر می‌شود ... لحظه‌ای به زمان و به اینکه تاکنون چگونه گذشته است فکر کرد اما فقط یک لحظه، زیرا دوباره چشم‌انداز آن دشت زردرنگ که از کاه کوتاهی پوشیده شده بود و به سختی می‌شد روی آن راه رفت دل و دیده‌اش را تسخیر کرد. "زمان زود پیر می‌شود" مجموعه نه داستان کوتاه از آنتونیو تابوکی است. داستان‌هایی با شخصیت‌پردازی‌هایی متفاوت که ...
فاتحه‌نامه (وهم)
فاتحه‌نامه (وهم) این داستان، که در یکشنبه‌ای از ماه ژولای در شهر لیبسون داغ و خالی از سکنه اتفاق افتاده است. فاتحه‌نامه، نغمه موزونی است که شخصیت آن، که او را «من» می‌نامم با نوشتن این کتاب به اجرا در آورده است، به او جواب خواهم داد که چنین داستانی فقط به زبان پرتقالی می‌توانست نوسته شود، و بس. اما چیز دیگری ...
میدان ایتالیا (یک داستان مردمی در 3 زمان)
میدان ایتالیا (یک داستان مردمی در 3 زمان) سحرگاه همان شب بود که، شایع شد که پنجره‌ها کوچ کرده‌اند. می‌گفتند که اولین پنجره‌هایی که به پرواز درآمد، مال خانه کشیش بود. این پنجره‌ها بر فراز میدان پرواز می‌کردند تا برادران خود را دعوت کنند تا گرد آیند. پنجره‌های دهکده یک‌یک خود را از دیوارها واکندند و به دعوت پیشوایان خود، در پروازی مرتعش متحد شدند. بعد به اشاره ...
مشاهده تمام رمان های آنتونیو تابوکی
مجموعه‌ها