رمان خارجی

راز فال ورق

(The solitaire mystery.)

یوستین گوردر در این کتاب نیز چون اثر پرآوازه‌ی دیگرش، دنیای سوفی، توانایی ادبی خود را در آمیختن جهان‌های واقعی و تخیلی و جهش از یکی به دیگری، و نیز درهم بافتن داستانی پرفراز و فرود را با پرسش‌هایی فلسفی و هستی‌شناختی، نشان می‌دهد. سفر هانس و پدرش از نروژ تا یونان سفری واقعی است اما در ضمن آن، هانس کتابی جادویی با نوشته‌هایی ریز پیدا می‌کند که در آن چهره‌های روی ورق جان می‌گیرند و ماجراهای خیالی این کتاب مینیاتوری با داستان زندگی خود او درهم می‌آمیزند و در خلال آن، تاملات متفکرانه پدرش او را با مسائل بزرگ حیات آشنا می‌سازد.

هرمس
9789646641518
۱۳۹۰
۳۵۲ صفحه
۳۱۶۴ مشاهده
۱۱ نقل قول
یوستین گردر
صفحه نویسنده یوستین گردر
۱۹ رمان یوستین گردر (به نروژی: Jostein Gaarder) (زاده ۸ اوت ۱۹۵۲) نویسنده نروژی و معلم فلسفه است. عمده شهرت او به‌خاطر نگارش کتاب آموزش فلسفه در قالب داستان با عنوان دنیای سوفی است او رمان‌نویس و خالق داستان‌های کوتاه است که بیش‌تر دارای اطلاعات فلسفی برای مخاطبین جوانش می‌باشد. یوستین گردر در رشته فلسفه، الهیات، و ادبیات از دانشگاه اسلو فارغ‌التحصیل شد و سپس به‌مدت ده‌سال به‌تدریس «تاریخ عقاید» در دبیرستان‌ها پرداخت. او در حال‌حاضر به‌عنوان نویسندهٔ آزاد درکنار ِ همسر و ...
دیگر رمان‌های یوستین گردر
درون 1 آینه درون 1 معما
درون 1 آینه درون 1 معما در میان راهرو را باز گذاشته بودند. سسیلی بوی کریسمس را به خوبی حس می‌کرد. او سعی داشت بوهای مختلف را از هم جدا کند و آن‌ها را از یکدیگر تشخیص دهد. بوی ترشی کلم، عودی که پدرش قبل از رفتن به کلیسا درون بخاری دیواری انداخته بود و رایحه دل‌پذیر و تازه درخت کریسمس به وضوح به مشامش می‌رسید. ...
زندگی کوتاه است (نامه به قدیس آگوستین)
زندگی کوتاه است (نامه به قدیس آگوستین) زندگی کوتاه است؛ ویتا برویس، هم یک داستان عاشقانه کلاسیک است، که به زیبایی تمام بیان شده و هم تاملی است مسحور کننده در زندگانی قدیس آوگوستین و معشوق سالیانش که هرگز اجازه نیافت با او ازدواج کند. با خواننده کتاب است که اصالت این متن را، که نویسنده مدعی کشف آن است، تشخیص بدهد.
سلام کسی اینجا نیست
سلام کسی اینجا نیست مادرم می‌گفت بچه توی شکمش سر و ته ایستاده است و به شکمش لگد می‌زند. مادرم از لگدهای آن فسقلی دائم زرد و کبود می‌شد. وقتی این حرف‌ها را می‌زد، فکر کردم چرا این برادر کوچولو مراعات مادر را نمی‌کند. دوست داشتم بنشینم و از روی شکم مادر به او بگویم که باید چه‌طوری باشد. ولی خوب هیچ بچه‌ای تربیت ...
مرد داستان فروش
مرد داستان فروش سال‌ها پیش نمایش سیرکی در اولم برگزار شد. رئیس سیرک مرد تنومندی بود و عاشق یکی از بندبازهایش به نام تری شده بود که دختر خیلی زیبایی بود. آن‌ها با هم ازدواج کردند و سال بعد تری برای او دختری به دنیا آورد که نام او را پانینا مادنیا گذاشتند. این خانواده کوچک و خوشبخت در کاروان صورتی‌رنگ سیرک زندگی ...
مشاهده تمام رمان های یوستین گردر
مجموعه‌ها