رمان خارجی

میلاروپا

سیمون هر شب خواب می‌بیند که زنی، معمایی برایش تعبیر می‌کند؛ در جسم او روح میلاروپا، راهب مشهور تبتی 900سال پیش که نفرتی شدید از برادر زاده‌اش دارد حلول کرده است. سیمون برای رهایی از این چرخه تناسخی دائمی باید ماجرا‌ی این دو مرد را حکایت کند، خود را با ایشان هم‌ذات سازد، یعنی هویت آنان را با خود در هم آمیزد. اما به راستی از کجا رویا آغاز می‌شود و واقعیت پایان می‌گیرد؟ اریک امانوئل اشمیت در واقع ذهنیت بودایی تبتی را بیان می‌کند و باز به این پرسش فلسفی می‌پردازد که آیا واقعیت خارج از ذهنیت انسان و دریافتی که انسان از آن دارد، موجود است یا نه؟

عطایی
9789643136307
۱۳۸۳
۶۰ صفحه
۱۰۷۲ مشاهده
۰ نقل قول
اریک امانوئل اشمیت
صفحه نویسنده اریک امانوئل اشمیت
۵۲ رمان اریک امانوئل اشمیت نویسنده، نمایش‌نامه‌نویس و فیلسوف فرانسوی است. نوشته‌های او به ۴۳ زبان دنیا منتشر شده و نمایشنامه‌های او در بیش از ۵۰ کشور روی صحنه رفته‌است. چندین جایزه تئاتر مولیر فرانسه، جایزه بهترین مجموعه داستان گنکور، جایزه آکادمی بالزاک همراه بسیاری از جوایز فرانسوی و خارجی از جوایز اهداشده به اشمیت است. نمایشنامه‌هایی از او نظیر «خرده جنایت‌های زناشویی» و «مهمانسرای دو دنیا» و آثاری از مجموعه داستان «گل‌های معرفت» مانند «میلارپا»، «ابراهیم آقا و گل‌های قرآن»، «اسکار و خانم ...
دیگر رمان‌های اریک امانوئل اشمیت
فلیکس و سرچشمه اسرار
فلیکس و سرچشمه اسرار به ماورای آنچه پیداست نگاه کن، دنبال روحی بگرد که در پس این ظهور، چیزها رو آشکار میکنه و از نیروی جهان که اونو به تو عرضه میکنه، تغذیه کن. سرچشمه ی اسرار همه جا هست، هرکس خوب نگاه کنه، سرانجام اونو میبینه. برگرفته از متن کتاب فلیکس پسر سیاه پوست دوازده ساله ای است که با مادرش فاتو در پاریس زندگی ...
موسیو ابراهیم و گل‌های آسمانی
موسیو ابراهیم و گل‌های آسمانی در پاریس دهه 1960 مومو پسربچه دوازده ساله یهودی با پیرمرد عرب خیابان آبی یا همان موسیو ابراهیم، دوست می‌شود. اما ظاهرا ماجرا ابهام‌هایی در خود دارد. موسیو ابراهیم بقال، عرب نیست. خیابان آبی، آبی نیست و پسربچه نیز شاید یهودی نباشد...
مادام پیلینسکا و راز شوپن
مادام پیلینسکا و راز شوپن «هیچ‌وقت این‌طور ننواخته بودم. با صداهای بم روان، قطره‌های ملودی و خطوط کف‌آلود جزر و مد به حاشیه قاره شوپن نزدیک می‌شدم. همه چیزهایی که مادام پیلینسکا به من آموخته بود: سکوت، حلقه‌های روی آب، شبنم، برگ‌هایی که روی شاخه نرم درخت تکان می‌خوردند، فکر کردن به چیزی دیگر، آوازهای ظریف در حد شکستن که تا بی‌نهایت ادامه داشتند.»
آقا ابراهیم و گل‌های کتابش
آقا ابراهیم و گل‌های کتابش "آقا ابراهیم و گل‌های ..." دومین قسمت از سه‌گانه‌ی اریک امانوئل اشمیت است که انتشارات بازتاب نگار منتشر می‌کند. "اسکار و خانم صورتی" تابستان سال 82 انتشار یافت ـ زمانی که نویسنده‌ی آن برای خواننده‌ی فارسی زبان کاملا ناشناس بود. با این حال بی اغراق تمام کسانی که اولین برگردان فارسی اثری از یک نویسنده‌ی ناشناس را برای خواندن انتخاب ...
سگ
سگ وقتی به او نزدیک شدم و بیش از یک متر از او فاصله نداشتم زوزه‌ای تیز سر داد و می‌کوشید که پوزه‌اش را از لای سیم‌های خاردار به من برساند. من به سمت او خم شده بودم و گرمی نفس و رطوبت نوک پوزه‌اش را بر کف دستم حس می‌کردم. دستم را می‌بوسید. آن‌وقت نوبت من بود که با او ...
مشاهده تمام رمان های اریک امانوئل اشمیت
مجموعه‌ها