مجموعه داستان خارجی

غلاغه به خونه‌ش نرسید

یکی بود، یکی نبود، غیر از خدا هیچ‌کس نبود. ای برادران و خواهران ندیده، ناقلان اخبار و غلان صابون دزد مردم‌آزار چنین حکایت کرده‌اند که در ولایت غربت، یک لاک‌پشتی زندگی می‌کرد که از قضای روزگار با دو تا مرغابی دوست شده بود. فصل پاییز که رسید، دو تا مرغابی زیر پای لاک‌پشت نشستند که الا و بلا باید با ما بیایی برویم در ولایت جابلقا که الان گرم است. لاک‌پشت زبان بسته هم خام شد و قبول کرد.

9789643376079
۱۳۹۰
۲۶۰ صفحه
۴۲۰ مشاهده
۰ نقل قول
ابوالفضل زرویی نصرآباد
صفحه نویسنده ابوالفضل زرویی نصرآباد
۲ رمان ابوالفضل زرویی نصرآباد ؛ شاعر،پژوهشگر و طنزپرداز
متولد ۱۵ اردیبهشت ۱۳۴۸تهران
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
آغاز به کار مطبوعاتی و فرهنگی از سال ۱۳۶۸

همکاری با نشریات: گل آقا،همشهری،جام جم،ایرانیان،انتخاب،زن،مهر،کیهان ورزشی،بانو،جستجو،عروس، تماشاگران و…

اسامی مستعار: ملانصرالدین ، چغندر میرزا ، ننه قمر ، کلثوم ننه، آمیز ممتقی، میرزا یحیی، عبدل،…

(توضیح: نامبرده، پای بعضی نوشته‌هایش در همشهری از اثر انگشت نیز استفاده کرده است.)

آثار منتشر شده:
تذکرة المقامات
افسانه‌‌های امروزی
وقایع نامه طنز ایران (کار مشترک او و خانم فریبا فرشادمهر)
کتاب گویای با معرفت های عالم (اولین ...
دیگر رمان‌های ابوالفضل زرویی نصرآباد
ماه به روایت آه
ماه به روایت آه از دور صدای عمربن سعد را می‌شنوم که بر سر عمروبن حجاج زبیدی فریاد می‌کشد: خدا رویت را سیاه کند ای عمرو، مگر تو را با پانصد نفر مامور بازداشتن یاران حسین از آب نکرده‌ایم؟ می‌شود بگویی چطور با پانصد سپاهی نتوانسته مانع چهل - پنجاه نفر بشوی؟
مشاهده تمام رمان های ابوالفضل زرویی نصرآباد
مجموعه‌ها