رمان خارجی

زندانی در گهواره

من در شهری متولد شدم که بذرهای کاشته شده در آن از جنس فولاد بود درون گهواره‌ای چدنی به شکل گلوله‌ی توپ به دنیا آمدم، در خانواده‌ای پرورش یافتم که وقتی آنان را بمباران سوال می‌کردی، از جنس فولاد آب‌دیده می‌شدند. با مردانی صحبت کردم که می‌خواستند با شکافتن آسمان آن را خالی از درخشش و نور کنند. من هم‌چون زندانی در گهواره، به پشت می‌خوابیدم و به تماشای کارگاه‌های آهنگری ملکوتی و ابرهای معلق در آسمان مشغول می‌شدم؛ ابرهایی که با تکه تکه شدنشان دلم را پاره می‌کردند.

رادمهر
9789648673692
۱۳۸۸
۹۶ صفحه
۱۴۵۰ مشاهده
۰ نقل قول
کریستین بوبن
صفحه نویسنده کریستین بوبن
۴۶ رمان کریستین بوبن، نویسنده فرانسوی زاده ۲۴ آوریل ۱۹۵۱ است. او پس از تحصیل در رشته فلسفه به نویسندگی روی آورد و تا کنون بیش از ۳۰ اثر از او منتشر شده‌است. کودکی، عشق و تنهایی دستمایه خلق آثار اوست. آثار بوبن مانند زنجیر به هم پیوسته‌اند، هر یک تصویر دیگری را روشن ساخته ودر کنار هم، تابلوی زندگی و افکار نویسنده را شکل می‌دهند. برای او تجربه‌های ساده زندگی ـ کودکی، عشق، تنهایی ـ دستمایه خلق آثاری عاشقانه‌است. بوبن بیش ...
دیگر رمان‌های کریستین بوبن
کتاب بیهوده
کتاب بیهوده
زندگی از نو
زندگی از نو او نه ماهه است. زیر آفتابی سوزان، در بیرون شهر می‌رانم و او در اتومبیل کنار دست من نشسته است. همان‌طور که چشم بر جاده دوخته‌ام هرازگاه به او نگاه می‌کنم. در چشمان او وقار فرزانگی موج می‌زند. او روشنایی‌ها، سایه‌ها و بندهای کفش کوچکش را در انگشتان گرفته و بررسی می‌کند. گاهی اندیشه‌ای پیشانی‌اش را پرچین می‌کند. از سرعت خود ...
انسان شادکام
انسان شادکام «آرزوی کتابی را داشتم که همان گونه که نرده‌های باغ متروکی را هل می‌دهید و وارد می‌شوید، آن را بگشایید.»
ایزابل بروژ
ایزابل بروژ کسانی که انتظارشان را می‌کشی، در اعماق وجودت گم گشته‌اند؛ تو این را خوب می‌دانی. آن‌ها در ژرفا‌ی تاریک جانت سردرگم‌اند. آتشی روشن کن تا ببینند، تا راهشان را بازیابند، مسیری را که از جهنم به روز روشن می‌رسد، به خود امروز، ایزابل. جانت را بیافروز بنویس
تصویری از من کنار رادیاتور
تصویری از من کنار رادیاتور
مشاهده تمام رمان های کریستین بوبن
مجموعه‌ها