رمان ایرانی

کلیدر 9 و 10 (5 جلدی)

کلیدر نام رمانی به قلم محمود دولت‌آبادی است. نام این رمان از روستایی در بخش سرولایت شهرستان نیشابور در پایکوه حیدری گرفته شده که حوادث برخی از قسمت‌های این رمان در آن رخ می‌دهد. زندگی عشایری شرح داده شده در رمان کلیدر و نیز نگاه سنتی به شخصیت‌های رمان آن را به صورت رمانی کلاسیک درآورده است. این رمان شامل 10 جلد است که به صورت پنج سری 2 جلدی چاپ شده است. نوشتن این رمان 15 سال ( از 1342 تا 1357) طول کشیده است.

9789648637649
۱۳۸۷
۶۶۱ صفحه
۱۶۲۵ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
محمود دولت‌آبادی
صفحه نویسنده محمود دولت‌آبادی
۴۴ رمان محمود دولت‌آبادی، ۱۰ مرداد ۱۳۱۹ در دولت‌آباد شهرستان سبزوار به دنیا آمد. دولت‌آبادی مشاغل مختلفی را تجربه کرد. کار روی زمین، چوپانی، پادویی کفاشی، صاف کردن میخهای کج و بعد به عنوان وردست پدر و برادر به عنوان دنده پیچ کارگاه تخت گیوه کشی، دوچرخه سازی، سلمانی و.... بعدها تمام مشاغلی که او در دوران نوجوانی و جوانی خود تجربه کرد، در آثارش نمود یافت. دولت‌آبادی ابتدا راهی مشهد و آنگاه تهران شد و در این دوران باز هم مشاغل دیگری نظیر ...
دیگر رمان‌های محمود دولت‌آبادی
روزگار سپری شده مردم سالخورده (3 جلدی)
روزگار سپری شده مردم سالخورده (3 جلدی) باد وزان است و او را دم به دم فتیله می‌کند و وا می‌داردش که روی از جهت باد بگرداند و باز همچنان پیش برود و پیش برود تا در جایی، در خم تپه‌ای، ریگی، یا در کف یک دق، یا کنار بوته‌ای کلخچ مادرش را بیابد. چون سامون یقین دارد که مادرش در پی او به راه افتاده است. ...
سلوک  رقعی
سلوک رقعی اما... دوستان عزیز، با تواضع تمام بگویم ادبیات که از چشم و جان خواننده به نظر دلنشین و زندگی‌بخش می‌آید، در جاری شدنش از جان و دست نویسنده، بسی که جان‌فرسا و هلاکت‌بار است. دست کم در تجربه شخصی می‌توانم بگویم آن‌چه مرا از پای درمی‌آورد، ناممکن بودن نوشتن است. وقتی به ناچار شروع می‌کنم به نوشتن، چنان است که ...
روزگار سپری شده مردم سالخورده 1 (3 جلدی)
روزگار سپری شده مردم سالخورده 1 (3 جلدی)
این گفت و سخن‌ها
این گفت و سخن‌ها آنچه در این دفتر فراهم آمده است، چنان‌چه از سر نام آن پیداست جنگی است از گفت و گوهای صاحب این قلم با خبرنگاران مطبوعات در مسیر این ده، بیست ساله که مثل باد گذشت. بدیهی است موضوع عمده گفت و شنودها ادبیات است در معنای عام، ادبیات در معنایی که من درک می‌کنم و در موضوع آثارم، نیز بجا ...
روز و شب یوسف
روز و شب یوسف «پول حرام. از حلالش چه دیدیم که از حرامش ببینیم. چکارش کنم؟ چکارش می‌توانم بکنم؟ اولاد مثل در مجلس است. نه می‌توانم بسوزانمش، نه می‌توانم از پاشنه درش بیاورم. اولاد، اولاد روز و شب را به آدم زهر می‌کند. پس صباح جلوی کارهای دیگرش را چه جور بگیرم؟»
مشاهده تمام رمان های محمود دولت‌آبادی
مجموعه‌ها