رمان ایرانی

کهنه و نو

فریده گفت شنیده بودیم که گاهی سرمایه پاره‌ای از زن‌ها که فاقد فضل و کمال و هنرند زیبائی و طنازی است، ولی درباره مردان کار صورت دیگری پیدا می‌کند. از مرد فهم و دانش و بینش و کفایت و لیاقت می‌خواهند نه قد بلند و ابروی کمند... فرامرز گفت اگر نگاه لوند و متلک‌های چون قند را هم به همین قد بلند و ابروی کمند بیفزائی، خواهی دید که همین خود در مقابل این زن‌هائی که امروز پیدا شده‌اند جای هر کفایت و لیاقت و درایتی را می‌گیرد. فریده گفت خاک بر فرقت که تازه می‌خواهی برای زنت از این راه نان پیدا کنی. می‌ترسم چنین نانی از گلوی من پائین نرود و در خرخره خودت هم گیر کرده خفه‌ات بکند.

سخن
9789646961838
۱۳۸۴
۲۹۶ صفحه
۵۲۴ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های محمدعلی جمال‌زاده
تلخ و شیرین
تلخ و شیرین تلخ و شیرین، شمه‌ای از زندگانی تلخ و شیرین مردم مظلوم و محبوب و دوست‌داشتنی این سرزمین است که ما آن را وطن یا به اصطلاح امروز میهن خود می‌خوانیم و ساکنین آن را برادران و خواهران خود می‌دانیم و خوشی و رستگاری خوب و بدش را از خداوند خواهانیم.
گنج شایگان (اوضاع اقتصادی ایران)
گنج شایگان (اوضاع اقتصادی ایران)
قصه ما به سر رسید
قصه ما به سر رسید
قنبرعلی
قنبرعلی
مشاهده تمام رمان های محمدعلی جمال‌زاده
مجموعه‌ها