۲۹ رمان
در 23 خرداد ماه 1331 در تهران دیده به جهان گشودند . اولین قطعه ادبیشان به نام دلم برای پروانه می سوزد رادر 9سالگی نوشتند. در سال 1347 ازدواج نمودند و حاصل ازدواجشان دو فرزند به نامهای بابک و بهارک شد. سه سال مشغول به فراگیری علوم دینی در حوزه علمیه آب منگل در کرج شدند . با پشتکار و علاقه ای که به خواندن و نوشتن کتاب داشتند اولین کتاب خود را با عنوان بازگشت به خوشبختی منتشر ...
بانوی جنگل
گونههای هدیه از شرم سرخ شدند و سرش را به زیر انداخت و گفت: معنی این حرف یعنی خواستگاری. اگر مرد جنگل از من خواستگاری کند میپذیرم که همسرش باشم. فرهاد با صدای بلند خندید و تمام مهرش را در کلام جمع نمود و گفت: و مرد جنگل از بانویش سپاسگذار است و قول میدهد برای او کلبهای از مهر ...
ابلیس کوچک
آنجا که عشق همراه یک طوفان به بلندای آسمان میرود و چون ریگهای روان به همه جا مینشیند، قصهای آغاز میشود. قصهای که در تنگترین و داغترین قفس تعصب اسیر و بیمار است. گرچه باد بوی گلهای محمدی را با خود دارد، گرچه خاک زبان یکرنگی و صداقت است، گرچه آسمان پاک و گسترده است. اما این هنگام که در ...
بازگشت به خوشبختی
شیدایی
در مطب را که باز کردم لحظهای ایستادم. در سالن انتظار دو زن و سه مرد به انتظار نوبت نشسته بودند. قدم پیش گذاشته و بدون توجه به نگاه بیماران تا نزدیک میز منشی دکتر پیش رفتم و با نگاهی سطحی به ساعت روی دیوار گفتم: من برای ساعت هفت وقت گرفتهام. خانم منشی لبخندی بر لب آورد و گفت: ...
همیشه با تو
با تو بودهام
همیشه و در همه جا
با تو نفس کشیدهام، با چشمان تو دیدهام
مرا از تو گریزی نیست
چنان که جسم را از روح
و زمین را از آسمان
و درخت را از آفتاب
تو دلیل حیات من بوده و هستی
و چنان با این دلیل زیستهام که باور کردهام
علت بودن من، تو هستی
پاسخ من به پایان و آغاز زندگی این است:
«همیشه با تو»