رمان ایرانی

عشق و خرافات

چکاوک
9789646043879
۱۳۸۶
۵۵۲ صفحه
۲۰۸۸ مشاهده
۰ نقل قول
فهیمه رحیمی
صفحه نویسنده فهیمه رحیمی
۲۹ رمان در 23 خرداد ماه 1331 در تهران دیده به جهان گشودند . اولین قطعه ادبیشان به نام دلم برای پروانه می سوزد رادر 9سالگی نوشتند.
در سال 1347 ازدواج نمودند و حاصل ازدواجشان دو فرزند به نامهای بابک و بهارک شد. سه سال مشغول به فراگیری علوم دینی در حوزه علمیه آب منگل در کرج شدند . با پشتکار و علاقه ای که به خواندن و نوشتن کتاب داشتند اولین کتاب خود را با عنوان بازگشت به خوشبختی منتشر ...
دیگر رمان‌های فهیمه رحیمی
بانوی جنگل
بانوی جنگل گونه‌های هدیه از شرم سرخ شدند و سرش را به زیر انداخت و گفت: معنی این حرف یعنی خواستگاری. اگر مرد جنگل از من خواستگاری کند می‌پذیرم که همسرش باشم. فرهاد با صدای بلند خندید و تمام مهرش را در کلام جمع نمود و گفت: و مرد جنگل از بانویش سپاسگذار است و قول می‌دهد برای او کلبه‌ای از مهر ...
ابلیس کوچک
ابلیس کوچک آنجا که عشق همراه یک طوفان به بلندای آسمان می‌رود و چون ریگ‌های روان به همه جا می‌نشیند، قصه‌ای آغاز می‌شود. قصه‌ای که در تنگ‌ترین و داغ‌ترین قفس تعصب اسیر و بیمار است. گرچه باد بوی گل‌های محمدی را با خود دارد، گرچه خاک زبان یکرنگی و صداقت است، گرچه آسمان پاک و گسترده است. اما این هنگام که در ...
بازگشت به خوشبختی
بازگشت به خوشبختی
شیدایی
شیدایی در مطب را که باز کردم لحظه‌ای ایستادم. در سالن انتظار دو زن و سه مرد به انتظار نوبت نشسته بودند. قدم پیش گذاشته و بدون توجه به نگاه بیماران تا نزدیک میز منشی دکتر پیش رفتم و با نگاهی سطحی به ساعت روی دیوار گفتم: من برای ساعت هفت وقت گرفته‌ام. خانم منشی لبخندی بر لب آورد و گفت: ...
همیشه با تو
همیشه با تو با تو بوده‌ام همیشه و در همه جا با تو نفس کشیده‌ام، با چشمان تو دیده‌ام مرا از تو گریزی نیست چنان که جسم را از روح و زمین را از آسمان و درخت را از آفتاب تو دلیل حیات من بوده و هستی و چنان با این دلیل زیسته‌ام که باور کرده‌ام علت بودن من، تو هستی پاسخ من به پایان و آغاز زندگی این است: «همیشه با تو»
مشاهده تمام رمان های فهیمه رحیمی
مجموعه‌ها