رمان خارجی

نارتسیس و گلدموند

داستان از دیر ماریا برون شروع می‌شود، سپس در جهان خارج از دیر، در صحراها و روستاها و قصرها و شهرها ادامه‌ می‌یابد و سرانجام در ماریا برون به انجام می‌رسد... در داستان حاضر نارتسیس صورت مجسم اندیشه و جان است و گلدموند، از دین برگشته و راه عشرت و هنر را پیش گرفته، نماینده طبیعت و تن.

سروش حبیبی
چشمه
9789643622602
۱۳۸۵
۳۶۸ صفحه
۱۸۹۵ مشاهده
۳ نقل قول
هرمان هسه
صفحه نویسنده هرمان هسه
۳۸ رمان هرمان هسه ادیب، نویسنده و نقاش آلمانی - سوییسی و برندهٔ جایزه نوبل سال ۱۹۴۶ در ادبیات. وی در (۲ ژوئیه ۱۸۷۷ میلادی) در شهر کالو (Calw) واقع در استان بادن-وورتمبرگ زاده شد. پدر هرمان هسه مدیریت مؤسسه انتشارات مبلغین پروتستان را به عهده داشت. مادرش دختر هندشناس معروف، دکتر«هرمان گوندرت» و مدیر اتحادیه ناشران کالو بود. کتاب‌خانه بزرگ پدربزرگ و شغل پدر، اولین باب آشنایی هرمان هسه جوان با ادبیات بود. از طریق پدر و مادرش که مبلغان مذهبی در ...
دیگر رمان‌های هرمان هسه
جوانی زیباست و داستان‌های دیگر
جوانی زیباست و داستان‌های دیگر هرمان هسه، نویسنده، شاعر و نقاش نامدار آلمانی زبان، از مشهورترین و مطرح‌ترین نویسندگان سده بیستم در جهان است. از این نویسنده که بیشتر عمر خویش را در سوئیس گذراند، تا کنون بیش‌از یکصدو بیست میلیون نسخه کتاب در جهان منتشر کرده‌اند. زمانی که هسه در سال1962 چشم از جهان فرو بست، تعداد آثارش حدود سیصد اثر مستقل بود ...
سیدارتها
سیدارتها موضوعی که هسه در این اثر مطرح می‌سازد این است که هر فردی باید طریق زندگی خویش را خودش بیابد، نه آن‌که از اصول عقاید یا تعلیمات مورد قبول مرجعی مقتدر پیروی کند. مفاهیمی نظیر طغیان علیه مرجعیت و اقتدار موضوع محوری این رمان است که در قالب بودا تجسم می‌یابد.
گورزاد و دیگر قصه‌ها
گورزاد و دیگر قصه‌ها
استاد بازی مهره شیشه‌ای
استاد بازی مهره شیشه‌ای زندگی هرمان هسه خود به عنوان یک داستان موفق قابلیت ارائه دارد. تولد در شهری کوچک، تحصیل در مدرسه الهیات، شاگردی در کارخانه، شاگردی در کتابفروشی و آنگاه شروع کار نویسندگی و مرگ ناگهانی... هسه در سال‌‌هایی که در کتابفروشی مشغول بود به مطالعة شخصی پرداخت. در میان شعرای آلمان خود را بیش از همه مدیون گوته می‌دانست و مدعی بود عصیان ...
کلاین و واگنر سیدارتا گشت و گذار
کلاین و واگنر سیدارتا گشت و گذار به اطراف خود نگاه کرد، گویی نخستین‌بار بود که جهان را می‌دید. جهان زیبا بود، جهان رنگارنگ بود، جهان شگفت‌انگیز بود و رازناک! این‌جا نیلی، آن‌جا زرد، این‌جا سبز، آسمان جاری، رود جاری، بیشه‌زار سربرکشیده، کوهستان سربرکشیده، همه زیبا، همه رازناک، جادویی. و در آن میان او، سیدارتای بیدار، در راه رسیدن به خود. این‌همه، زردها و نیلی‌ها، رودخانه‌ها و ...
مشاهده تمام رمان های هرمان هسه
مجموعه‌ها