رمان ایرانی

آوسنه بابا سبحان

نگاه
9789643512118
۱۳۸۳
۱۵۲ صفحه
۱۲۶۴ مشاهده
۰ نقل قول
محمود دولت‌آبادی
صفحه نویسنده محمود دولت‌آبادی
۴۴ رمان محمود دولت‌آبادی، ۱۰ مرداد ۱۳۱۹ در دولت‌آباد شهرستان سبزوار به دنیا آمد. دولت‌آبادی مشاغل مختلفی را تجربه کرد. کار روی زمین، چوپانی، پادویی کفاشی، صاف کردن میخهای کج و بعد به عنوان وردست پدر و برادر به عنوان دنده پیچ کارگاه تخت گیوه کشی، دوچرخه سازی، سلمانی و.... بعدها تمام مشاغلی که او در دوران نوجوانی و جوانی خود تجربه کرد، در آثارش نمود یافت. دولت‌آبادی ابتدا راهی مشهد و آنگاه تهران شد و در این دوران باز هم مشاغل دیگری نظیر ...
دیگر رمان‌های محمود دولت‌آبادی
میم و آن دیگران
میم و آن دیگران با یاد آن دوستان که درباره‌شان نوشته‌ام - گفته‌ام و نیافته‌ام نبشته‌هایم را در این بشولیده حجم از کاغذ و کتاب بدین و بدان تنگ‌جای که دارم و داشته‌ام، مثال غلام‌حسین ساعدی، محسن یلفایی، مهدی فتحی و ... دوست بهترین روزهای سخت، احمد محمود که نوشتم بر همسایه‌های او که خجسته باد اثر... و دست‌نوشته‌ها درباره دیگرانی که باز نمی‌یابم‌شان، ...
میم و آن دیگران
میم و آن دیگران با یاد آن دوستان که درباره‌شان نوشته‌ام - گفته‌ام و نیافته‌ام نبشته‌هایم را در این بشولیده حجم از کاغذ و کتاب بدین و بدان تنگ‌جای که دارم و داشته‌ام، مثال غلام‌حسین ساعدی، محسن یلفایی، مهدی فتحی و ... دوست بهترین روزهای سخت، احمد محمود که نوشتم بر همسایه‌های او که خجسته باد اثر... و دست‌نوشته‌ها درباره دیگرانی که باز نمی‌یابم‌شان، ...
گل‌دسته و سایه‌ها
گل‌دسته و سایه‌ها از همان ساعت اولی که رسید پا به صحن گذاشت سخت به کار چسبید و جلوه‌اش را به حدی رساند که میرزا موسی او را «فرزند» صدا می‌زد و سید اگر نصف شب، شیر مرغ و جان آدمیزاد می‌خواست میرزا موسی برایش فراهم می‌کرد. سید انگار از هوا افتاد و خودش را روی یک جوال جواهر یافت. بختش بود و ...
کلیدر 5 و 6 (5 جلدی)
کلیدر 5 و 6 (5 جلدی) کلیدر نام رمانی به قلم محمود دولت‌آبادی است. نام این رمان از روستایی در بخش سرولایت شهرستان نیشابور در پایکوه حیدری گرفته شده که حوادث برخی از قسمت‌های این رمان در آن رخ می‌دهد. زندگی عشایری شرح داده شده در رمان کلیدر و نیز نگاه سنتی به شخصیت‌های رمان آن را به صورت رمانی کلاسیک درآورده است. این رمان شامل ...
بنی‌آدم
بنی‌آدم گفتم، همان اول کار گفتم که نوشتن داستان کوتاه کار من نیست. این هنر بزرگ را کافکا داشت، ولفگانگ بورشرت داشت و می‌توانست بدارد که در همان «بیرون، جلو در» جان سپرد و داغش لابد فقط به دل من یکی نیست، و پیش‌تر از او چخوف داشت که بالاخره خون قی می‌کرد در آن اتاق سرد، و چند فقره‌ای هم ...
مشاهده تمام رمان های محمود دولت‌آبادی
مجموعه‌ها