مجموعه داستان خارجی

نشان لیاقت عشق

... می‌گویند که این انعکاس کوه است، ولی در حقیقت انعکاس زندگی است. هر چیزی که بگویی یا انجام دهی، زندگی عینا به تو جواب می‌دهد. داستان‌های این مجموعه، از نویسندگان ناشناس انتخاب و گردآوری شده است؛ شاید آن‌ها نیز با باقی نگذاشتن نامشان قصد داشته‌اند که توجه و نگاه ما را صرفا به متن معطوف و گسترش بخشند. این کتاب مجموعه داستان‌های کوتاه از نویسندگان ناشناس است.

بهنام زاده
پژوهه
9789647772013
۱۳۹۱
۷۲ صفحه
۲۱۲۹ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
قصه‌ها افسانه‌ها و سروده‌های مردم و سرزمین کانادا
قصه‌ها افسانه‌ها و سروده‌های مردم و سرزمین کانادا انسان‌ها روی کره زمین در هر جایی که باشند قصه‌ها و افسانه‌های خاص خود را دارند. این کتاب قصه‌ها و افسانه‌هایی است از انسان‌های مهاجر به سرزمین کانادا. شرح رنج‌ها - گرفتاری‌ها - خوبی‌ها - بدی‌ها - مبارزه‌ها - موفقیت‌ها و شکست‌های آن‌ها در این سرزمین. خواندن این داستان‌ها ما را به عالم دیگر و به درون خود می‌برد و ...
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
سگی که می‌خواست خورشید باشد (به همراه 13 قصه دیگر از مردم آسیا)
سگی که می‌خواست خورشید باشد (به همراه 13 قصه دیگر از مردم آسیا) روزی بود و روزگاری. مرد جوانی بود که با مادر پیرش توی دهی زندگی می‌کرد. با این که این مادر و فرزند از طایفه برهمن‌ها بودند،‌ از مال دنیا چندان بهره‌ای نداشتند. دار و ندارشان فقط یک کلبه کوچک بود و یک وجب زمین که تویش سبزی می‌کاشتند. بزرگ‌ترین آرزوی مادر این بود که پسرش زن بگیرد. سن و سالش ...
فراری‌ها و داستان‌های دیگر از نویسندگان آمریکای لاتین
فراری‌ها و داستان‌های دیگر از نویسندگان آمریکای لاتین روی آوردن گسترده اروپاییان به ادبیات آمریکای لاتین در نیمه دوم قرن 20 دلیل بر بی‌اهمیت بودن این ادبیات تا پیش از آن زمان نیست. ادبیات این نیم‌قاره و در بطن آن داستان کوتاه، از قرن نوزدهم و تکمیل و تحکیم استقلال سیاسی کشورهای این منطقه رنگ و روی تازه به خود می‌گیرد. اگز برخی از داستان‌نویسان بر پیروی از ...
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها