رمان ایرانی

بی‌فکری

والا از لحظه‌ای که تصمیم می‌گرفت به اتاق خواب برود، یعنی حوای ساعت ده شب،‌ تازه آخرین مرحله از جنب و جوش‌های متداول شبانه‌اش را شروع می‌کرد. تقلاهای او، تا ساعت یازده، یازده و نیم شب طول می کشید و پس از آن بود که هنوز با تردید به این طرف و آن طرف نگاه می‌انداخت...

9789647968201
۱۳۸۸
۱۶۸ صفحه
۶۵۲ مشاهده
۰ نقل قول