شخصیت اصلی رمان سپندی بر آتش مردی متفکر، نیکسرشت، پر احساس و آرمانگرا در عصر حاکمیت علم فنآوری است، مردی که با وجود احاطه داشتن بر جهانبینیهای گوناگون، در امور روزمره زندگی سادهدل و ناپخته است. سپندی بر آتش شرح دورهای بحرانی در زندگی موزز هرزاگ است. دورهای که صرف خودکاوی و تفحص او در زندگیاش از طریق انزواگزینی میشود. اما این دوره بحرانی سپری میگردد و او به درکی عمیقتر از خویشتن خویش دست مییابد و سپندی بر آتش نه در مغاک سیاهی بلکه در واحه روشنی پایان مییابد.