مجموعه داستان خارجی

زندگی در سایه

معتقد بود، آدم فقط یک‌بار فرصت بودن در این دنیا را دارد. شاید هم به همین دلیل باید شانس استفاده از هر چیزی را تا حدودی به خودش بدهد. او از این که طعم شیرین و احمقانه این جذبه را دوباره تجربه کرده بود، احساس خوشحالی می‌کرد. بعد در قالب سایه‌ای تاریک روی او دراز کشید. دقیقا اندازه‌اش بود، چون آن چه بر آن دراز کشیده بود، چیزی جز بدنش در قبر نبود...

9789642280513
۱۳۹۰
۲۰۸ صفحه
۱۱۳۱ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
تمام آن یک‌شنبه‌ها کجا رفته‌اند
تمام آن یک‌شنبه‌ها کجا رفته‌اند ادبیات ژاپن، کهن و معاصر، از دیرباز مورد توجه مخاطبان ادبیات در سراسر جهان قرار داشته است، ادبیاتی برخاسته از دل فرهنگ متمایز و غنی این کشور که به‌ویژه طی یکی دو قرن اخیر ــ به‌دلیل دگرگونی‌های پرشمار ناشی از برقراری ارتباط با سایر کشورها، مدرن شدن، جنگ‌های گوناگون، و رشد و شکوفایی اقتصادی ‌به‌خصوص در نیمۀ دوم قرن بیستم ...
پرده نقره‌ای (گزیده بهترین داستان‌های کوتاه 3 دهه)
پرده نقره‌ای (گزیده بهترین داستان‌های کوتاه 3 دهه) از سال 1915 همه ساله مجموعه‌ای به‌گزین شده از داستان‌هایی که در نشریات تخصصی ادبی و حتی عمومی به چاپ می‌رسد، پس از طی مراحل خاصی از داوری تحت عنوان بهترین داستان های کوتاه آمریکایی انتخاب و منتشر می‌شود. مجموعه‌ای که پیش روی شماست از میان داستان‌های سه دهه‌ی گذشته انتخاب شده. داستان‌هایی که هر کدام حال و هوایی خاص ...
به کودکی باز گردیم (120 داستان کوتاه از آثار منتخب بزرگ‌ترین نویسندگان دنیا به همراه جملات کوتاه از مشاهیر) مجموعه داستان
به کودکی باز گردیم (120 داستان کوتاه از آثار منتخب بزرگ‌ترین نویسندگان دنیا به همراه جملات کوتاه از مشاهیر) مجموعه داستان کتاب حاضر نیز مشابه دو کار قبلی، نگاهی تازه به موضوع کهنه خوشبختی دارد و گلچینی از داستان‌های کوتاه نویسندگان مطرح دنیاست که تجربیات، احساسات و مقاطع حساس و سازنده زندگی انسان‌ها را روایت می‌کنند، انسان‌هایی که دارای ملیت، مذهب و فرهنگ‌هایی متفاوت‌اند. زبان ساده و صمیمی کتاب گویی زبان مشترک همه انسان‌هاست که از دل برخاسته و بر دل ...
بعضی زن‌ها
بعضی زن‌ها آرچي مك‌لاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يك‌بار مي‌شنيد هرگز فراموش نمي‌كرد. صدايي صاف و محكم. كلمه‌ها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا مي‌كرد. آواز محزون و يكنواخت و بي‌پيرايه‌اش، چيزهايي را بيان مي‌كرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
قرار بازی (داستان‌هایی از زنان نویسنده غربی) مجموعه داستان
قرار بازی (داستان‌هایی از زنان نویسنده غربی) مجموعه داستان ... فران به آشپزخانه رفت. لیز کمی به سوی پنجره متمایل شد و نگاهی به اطراف انداخت. آپارتمان رو به غرب بود. گرچه از ارتفاع نگاه می کرد، اما در مورد جهت دیدش مطمئن بود. هنوز عادت به دیدن چنین منظره‌هایی از آن ارتفاع را نداشت و این که به راحتی شاهد زندگی دیگران باشد...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها